یادداشت نسا قاسمی

داستان یک شهر
        آخ که چقدر چسبید خواندن این کتاب...
روح و جانم از خواندن یک رمان درست درمان به وجد آمد.
گرم بود و کند و سخت و تنگی نفس در سرتاسر کتاب رهایم نمی‌کرد...
در تمام مدت قلب و ذهنم مشغول شخصیت‌ها و اتفاقات رمان بود، حتی وقتی برای مدتی از خواندن کتاب بازماندم.
سالیان هجران از رمان، به وصال شیرینی ختم شد که بی‌قرارم کرده برای لذت خواندن کتابی دیگر.
      
105

15

(0/1000)

نظرات

شازده احتجاب خوندی
1

0

خیلی سال پیش 

0