یادداشت ایمان حیرانی
1402/1/31
این کتاب خاطرات دوره کودکی نویسنده آمریکایی در خاورمیانه، که هشتاد سال از آن دوره میگذرد، را روایت میکند. پدر مولف فردی است که بنا به تخصصی که دارد، مامور میود تا در دانشگاه آمریکایی بیروت تدریس کند. چندی بعد بواسطه آغاز جنگ جهانی از طرف دولت آمریکا مامور خدمترسانی در بهداریهای ایران میشود و او به همراه خانواده خود چند صباحی در ایران میگذراند. خاطرات او تاکید بر مهمان نوازی اهالی خاورمیانه دارد، آن چنان از این موضوع در خلال خاطرات خود یاد میکند که گویا این کتاب را برای قدردانی از مردم خاورمیانه نوشته است. البته نکتهای که در مقدمه کتاب نیز به آن اشاره شده، ملاحظه مهمی است که خواننده بایستی در برداشتهای جامعهشناختی وتاریخی خود از این خاطرات داشته باشد. و آن هم جایگاه اجتماعی و اقتصادی خاصی است که جان اسکیلز ایوری و خانوادهاش داشتهاند. چرا که در تاریخ و خاطرات مردم آن زمان خاورمیانه، به این حد از رفاه و آسایش و شادکامی برای مردم گزارش نشده است. همچنین این ملاحظه نسبت به رابطه خانواده ایوری با خانواده شاه ایران نیز صادق است. اساسا نمیشود از ذکر خاطرات خانواده آمریکایی با شاه و تبعا رفتارهای متواضعانه و دوستانه خانواده شاه با آمریکاییان، به رابطه شاه با مردم ایران تعمیم داد و مثل جان ایوری از او خشنود بود. به طور کلی نکتهای دیگری که نسبت به این مجموعه خاطرات وجود دارد این است که این خاطرات مربوط به دوره کودکی نویسنده است و شاید آن چنان که یک خواننده به دنبال یکسری تجربیات و نکات خاصی در خلال خاطرات است، در این مجموعه خاطرات اینها را نیابد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.