یادداشت زهرا سادات رضایی

        یه‌جایی خونده بودم؛ افراد شجاع، مسیر خودشون رو دارن! و هیچ وقت دنباله رو دیگران نیستند.
مثل ایزابل، که همه‌ی دهکده و آدماش اونو ناخواهری زشت و بدجنس الا صدا می‌زدن. اما اون بالاخره تونست این پوسته‌ی ناجور و بدترکیب ظاهری رو بشکنه و مسیر خودش رو طی کنه.
اون قشنگ نبود، تا تونست با خواهرش بد بود، نچسب بود، گوشت تلخ بود، قبول! ولی همه‌ی ماجرا همین نبود! همه‌ی این ویژگی‌های ظاهری واقعیت وجودی ایزابل نبود. آدما اون چیزی نیستن که ظاهرشون نشون میده.
همیشه سعی کردم از ظاهر آدما، باطنشونو قضاوت نکنم، یه جاهایی اما نتونستم و چوبشم خوردم. اما قول میدم از این به بعد بیشتر مراقب باشم.


      
38

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.