یادداشت فاطمه نصراله زاده
1403/11/11
یه جاهایی از کتاب ریتم تند و جذابی داشت و یه جاهایی افتی قابل توجه. خسته کننده میشد یکدفعه. دیگه به زحمت تمومش کردم آخراش رو. ولی خوب جمع و جور کرد داستان و مشکلاتشون رو. به شکل کلی خوب بود. خیلی به سبک همون کتاب قبلی ای که از امیلی هنری خوندم بود ولی من اون کتابشو بیشتر دوست داشتم. تو هر دو یه سری چالش داشتیم که دو نفر قرار میذاشتن انجامشون بدن، و تو این روند رشد میکردن، تغییر میکردن و تجارب خاطره انگیز به دست می آوردن. تو جفت کتابا هم یه مشکل در گذشته شخصیت اصلی و شخصیت مکمل بود که نشون میداد تو زندگی و روح و روانش چه تاثیری گذاشته و در روند داستان حل میشد. تو این کتاب فقدان و سوگ از دست دادن مادرش بود و تو کتاب قبلی خیانت پدرش به مادرش. تو جفتش هم شخصیت ها ربطی به کتاب داشتن. نویسنده، ویراستار، کارگزار ادبی . ارجاع ها به داستان ها و فیلم هایی که تو بستر فرهنگی ای بود که کتاب توش نوشته شده، نیاز به یه ترجمه قوی داشت که اینا رو رفرنس بهمون بده بگه اینجا منظورش چیه. من کتابو با ترجمه طناز فروهر خوندم که رفرنس ها ناقص بود و خیلی جاها ننوشته بود منظور کدوم کتاب و فیلمه و متوجهش نمیشدم. یه جاها هم خب خیلی مشهور بود خودم میدونستم. برای وقت گذرونی خوندمش و اینکه به روند مطالعه قبلیم برگردم که خیلی موفق نبود به نظرم تو هدفی که من براش به سراغش رفتم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.