یادداشت معصومه توکلی
1402/2/1
کتابی با تصویرگری گرم و زیبا که قصد دارد با بازگویی قصهٔ آفرینش و ذکر شگفتیها و گونهگونی خلقت، کودکان را متوجه مهربانی، قدرت و علم خداوند سازد. با در نظر گرفتن گروه سنی مخاطب، برگردان به شعر ممکن است انتخاب خوبی برای ترجمه بوده باشد (من نسخهٔ اصل را ندیدهام و نمیدانم منظوم است یا منثور.) اما متأسفانه برگردان روانی نیست. وزن اشعار دائماً عوض میشود و بسیاری از ابیات ایراد قافیه دارند. جوری که منِ خوانندهٔ بزرگسالِ آشنا به شعر از پس خواندن بعضی قسمتها برنمیآیم چه رسد به کودک هفت-هشت ساله. علاوه بر این تعابیر عجیب و نامأنوس در متن شعرها کم نیست: به گرگا گفته زیر نور مهتاب بایستن و زوزهای «برپا کنن» زوزه را چهجوری میشود برپا کرد؟🤔 رو استخونهامونو خوب پوشونده با پوست نرم و صاف و فوقالعاده مباد که خداوند روی استخوان را با پوست پوشانده باشد! وگرنه همهٔ ما «پوست و استخوان» بودیم! بعضیا عاشق ریاضی و حساب و درسیم بعضیامون تو ذهنمون یه های و هویی داریم گیرم که از اشکال وزنی مصراع اول بگذریم، مصراع دوم دقیقاً به چه معناست یا قرار است کودک از آن چه بفهمد؟ آنوقت ماها که -احتمالاً حسب طبقهبندی رایج- عاشق ریاضی و حساب و درس نبودهایم، توی ذهنمان یک های و هویی داریم؟ کلماتی مثل کروکودیل و پازل هم با باقی واژگان انتخاب شده تناسب ندارند و توی ذوق میزنند. خلاصه که حیف باشد و برگردان به شعرهای خانم مریم اسلامی هم یادش بهخیر باد!
26
(0/1000)
معصومه توکلی
1402/2/18
0