یادداشت عینکی خوش‌قلب

خط مقدم: روایت داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی در ایران با محوریت زندگی شهید حسن طهرانی مقدم
        در خانه مان پارچه ای داشتیم که مادربزرگم سال های خیلی دور به مادرم هدیه داده بودند. مادرم هم آن را روی سطوحی از خانه می انداخت که می خواستیم دیده نشوند. یک قسمت کم اهمیت و خاک گرفته. این اتفاق سال ها در خانه ما مرسوم بود تا یکی از اقوام آن گوشه خاک گرفته را کشف کرد و فریاد کشید:«اینو چرا اینجا گذاشتین! می دونین قیمتش چقدره؟» کتاب خط مقدم برای من مثل همان فریاد بود و خواندنش مساوی بود با کشف کردن حقیقتی ارزشمند در گوشه ای خاک گرفته.

داستان من و کتاب خط مقدم طولانی است، زمستان 96 صد تایش را سفارش دادیم تا بین بچه های دانشگاه پخش کنیم و خودم هیچ وقت نرسیدم که یکی را بردارم و بخوانم. آن زمان کتاب هنوز تا این حد معروف نشده بود و من هم رغبتی برای خواندنش نداشتم. چون به نظرم کتابی مثل همه ی کتاب های دفاع مقدس بود و چند وقتی بود خواندن حجم زیادی از این نوع کتاب من را شدیداً دل زده کرده بود. احساس می کردم همه ی کتاب های دفاع مقدس قرار است روایت هایی پراکنده، نامرتب باشند. به همین خاطر خواندنِ خط مقدم را تا بهار 99 به تاخیر انداختم و در نهایت سراغش رفتم چون کتاب «یک محسن عزیز» از نویسنده را خوانده بودم و متوجه شده بودم فائضه غفارحدادی روایات دفاع مقدس را به صورت داستانی در می آورد. و کسی نیست که خاطرات  پژوهش نشده را بدون هیچ پرداختی توی کتاب بریزد و مخاطب هم از سر تعلق ایدئولوژیک نتواند انتقادی بکند. برای همین به خط مقدم اعتماد کردم و چندین بار از خودم پرسیدم که چرا همان زمستان 96 سراغش نرفتم؟

خط مقدم برخلاف آن چیزی که اغلب تصور می کنیم، روایت زندگی شهید حسن طهرانی مقدم نیست. بلکه روایت تولدِ صنعت موشکی ایرانی در کنار بخشی از خاطرات زندگی حسن طهرانی مقدم است و وجه تمایزش  با باقی کتاب های دفاع مقدس (علاوه بر داستانی بودن) این است که  تصویر رایجی از دفاع مقدس ارائه نمی دهد. آنچه ما از جنگ خوانده ایم اغلب روایت نبرد زمینی در جبهه های جنوب بوده است و از بخش عظیمی از جنگ که بر دوش نیروی دریایی و هوایی و حتی جبهه های غرب بوده غفلت کرده ایم. خط مقدم دست ما را می گیرد و ما را به گوشه ی دیگری از جنگ می برد. گوشه ای که تصویرهای آشنای شب عملیات و شهادت را ندارد. 

اگر نظر من را بخواهید، خط مقدم روایتی شبیه به فتح خرمشهر دارد. همان قدر که در عالم محاسبات فتح خرمشهر برای نیروهای ایرانی غیرممکن بوده. دستیابی به صنعت موشکی هم غیرممکن بوده است. اما این بار مسیر پیروزی از خط کشی های نظامی عبور نمی کند. مسیر عجیبی است که چیزهایی مثل دیپلماسی پیچیده، علم، صنعت و ... را در کنار هم در برمیگیرد و مهم تر این که به جنگ خلاصه نمی شود و تا امروز ادامه پیدا می کند.

خواندن کتاب خط مقدم از این جهت برای من شبیه کشف آن پارچه ارزشمند در یک گوشه خاک گرفته بود که تا آن زمان نمی فهمیدم موشک دقیقا به چه درد می خورد.  آن هم یک سلاح نظامی بود مثل هزاران سلاح دیگری که در رژه ها کنار هم می چینند. اما کتاب خط مقدم رویه ی دیگری از ماجرا را نشان داد. آنجا که حسن طهرانی مقدم و تیمش دوره آموزش شش ماهه پرتاب موشک را دو ماهه می بینند، صحنه هایی در لیبی که سعی دارند صرفاً موشک ها را سوار هواپیما کنند و به ایران بیاورند و همین کار ساده دو هفته طول می کشد و در نهایت فقط و فقط هشت موشک به تهران می رسد که مشخص نیست می تواند چه مدت کفاف بدهد، یا صحنه هایی که سردار حاجی زاده جوان در دمای منفی 28 درجه فرودگاه پیونگ یانگ سعی دارد موشک های نه چندان پیشرفته کره شمالی را سوار هواپیما کند و در کنار همه ی آن ها منتی که سربازان لیبیایی برای پرتاب هر موشک بر سر تمام گردان موشکی ایران می گذارند و دست آخر پایان نفس گیر و دوست داشتنی داستان که چیزی شبیه پیروزی بر تمام این لحظه های سخت و عجیب است.... پیدا کردن چنین روایتی شبیه باعث می شد حسی شبیه پیدا کردن یک پارچه ارزشمند در گوشه خانه داشته باشم. چیزی که تصورش را هم نمی کردم که ارزشمند باشد اما تازه می فهمم برای به دست آوردنش چه مراحلی طی شده است.

نظرم در مورد کتاب به همین جا ختم می شد، اما بعد از اینکه کتاب را با بچه های کلاس نهم خواندیم آن ها به ابعاد دیگری هم توجه کردند. مثلا گفتند  نویسنده هیچ وقت برای توصیف حسن طهرانی مقدم از مجموعه ای از صفات استفاده نکرده بود. مثلا نگفته بود او فرمانده ای شجاع، غیور، خستگی ناپذیر و ... بود. بلکه شجاعت و غیرت و خستگی ناپذیری را در ضمن قصه به ما نشان داده بود. با توصیف صحنه های آموزش سخت و فشرده ی سوریه، با شوخ طبعی و فوتبال بازی کردن، با ناامید نشدن در لحظه گره خوردن همه ی راه های موفقیت و...

با این همه ی این تفاسیر خط مقدم کتابی است که از لحاظ محتوا و فرم در سطح بالایی قرار دارد. کتابی که می تواند هم الگوی خوبی برای ساختار روایت نویسی جنگ باشد، هم محتوای خوبی  و متفاوتی از تاریخ جنگ ارائه می دهد.
      
2

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.