یادداشت سعیده قاسمی
1403/5/31
4.1
78
دومنیکو استارنونه در رمان بندها، یک خانواده اهل ایتالیا را روایت میکند. خانواده ای که سنگ بنای آن در سال 1962 گذاشته شده است و در فاصله سال های 1974 تا 1978 درگیر یک بحران میشود و نهایتا روایت داستان این خانواده در بازه زمانی دهه اول قرن 21، پایان مییابد. استارنونه با یک ظرافت خاص، بندهای ارتباطی بین اعضای این خانواده را از زاویه دید مادر، پدر و دختر خانواده در این بازه زمانی حدودا 40 ساله به تصویر کشیده است. با توجه به استقبالی که از این کتاب در سطح بینالمللی شده است، این فرضیه میتواند مطرح باشد که استارنونه نوعی از زیست حقیقی اجتماعی موجود در جامعه اروپایی را به تصویر کشیده است. با این فرض، بعد از اتمام مطالعه این رمان، طوفانی از گزارههای مختلف در ذهن من شکل گرفت: از چرایی اهمیت تقویت بنیان خانواده از منظر دین، فرهنگ ایرانی و احیانا فرهنگ اروپایی تا اهمیت جایگاه خانواده در تقابل تمدنی بشر با ابلیس و حتی فلسفه وجود حق طلاق برای مرد در نظام حقوقی اسلام. نهایتا این که شاید برای خیلیها این کتاب، صرفا یک فرم جذاب از روایت حقیقت اجتماعی باشد، ولی برای من یک شاهد مثال از یک جدال تمدنی چند هزار ساله است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.