یادداشت سعید بیگی
1402/3/1
« حیـدربابا، ایلـدیریـملار شاخاندا؛ سئللر، سولار، شاققیلدیوب آخاندا؛ قیـزلار اونا صف باغلییـوب باخاندا؛ سلام اولسون شوکتـوزه، ائلوزه! منیمده بیر آدیم گلسین دیلوزه! » *** ترجمۀ منثور فارسی: « حیـدربابا، هنگام رعـد و بـرق، خروشیدن و روان شدن سیلابها، صف بستن و نظارۀ دختران بر آن، سلام باد بر شوکتتان و ایلتان! کاش نام من هم بر زبانتان جاری شود! » *** ترجمۀ منظوم فارسی از بهروز ثروتیان: « حیـدربابا، چو ابر شَخَـد، غُرَّد آسمان؛ سیلابهای تُنـد و خروشـان شود روان؛ صف بسته دختران به تماشایش آن زمان؛ بر شوکت و تبار تو بادا سلام من! گاهی مگر رَوَد به زبان تو نام من! » * نمونۀ شعر بالا؛ بند نخست از «حیدربابایه سلام» با ترجمۀ فارسی به نثر و به نظم بود. کتاب با یادداشت دکتر رضا انزابی نژاد در بارۀ «حیدربابایه سلام» استاد شهریار و ترجمههای آن آغاز میشود. در ادامه پیشگفتار و بعد، مقدمهای در بارۀ خودِ کتاب و پس از آن ترجمۀ فارسی منظوم (به نظم و آهنگین) دکتر ثروتیان و در پی، اصلِ شعرِ ترکی «حیدربابایه سلام» (بخش اول 76 بندی) با ترجمۀ منثور (به نثر) و در پایان، بخشِ توضیحات مترجم ـ علاوه بر برخی توضیحات استاد شهریار ـ آمده است. کتاب در 130 صفحه در انتشارت سروش و در سال 1375 منتشر شده است. نثر کتاب (نثر استاد دکتر ثروتیان) زیبا، فاخر و خواندنی است و توضیحات ایشان در بارۀ زیباییها و آرایههای بیان، بدیع و معانی در اشعار استاد شهریار بسیار متقن، آموزنده و جالب است و این از دانش، آگاهی و تجربۀ بالای ایشان در این زمینه حکایت میکند. دکتر ثروتیان در این کتاب بر این نکته تاکید دارند که؛ «هنر تاب ترجمه ندارد!». اما از جهتی این را حق اهالی دیگر زبانها میدانند که از ترجمۀ اثر هنری در حد امکان و بضاعت مترجم و خواننده، بهرهمند شوند. به همین دلیل هم دست به ترجمۀ اثر گرانسنگ و ارزشمند «حیدربابایه سلام» استاد شهریار؛ از زبان ترکی به زبان فارسی زدهاند تا بخشی از زیباییهای این اثر را به خوانندگان زبان شیرین فارسی هدیه کنند. من چندین ترجمه از این اثر را به زبان فارسی منظوم دیدهام و به نظرم بیشترین شباهت و نزدیکی را به اصل «سلام بر حیدربابا»ی استاد شهریار در این ترجمه دیدهام. البته ممکن است ترجمههای دیگری هم باشد که من ندیده باشم و از این ترجمه برتر و به اصل اثر نزدیکتر باشند. نمونۀ نثر کتاب: «... گاهی نیز به نظر میآید شعر در همان قالب خاص خود، در عین اختصار از زیبایی و وسعت معنی نهفتهای برخوردار است که اگر ترجمه و تفسیر شود نه تنها از زیبایی صورت آن کاسته میشود، حتی بخشی از بار معنایی خود را از دست میدهد: سالها دل طلب جامجم از ما میکرد / / آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد ـ (خواجه حافظ شیرازی) ممکن است بگوییم یعنی: سالها بود که دل ما از ما جامجم طلب میکرد و آنچه را که خود داشت از بیگانه (از ما) طلب میکرد! اما برای دریافت پیام هنرمند لازم میآید معانی مجازی «ما» و «بیگانه» و معنی رمزی «جامجم» را به معنی مقصود برگردانیم. در اینجاست که اگر به جای «ما» معنی حقیقی «من» گذاشته شود و بگوییم بالکنایه غرض از «من» نیز خودِ خواجه حافظ شیرازی است، طبعا بخشی از مصداقهای کلمه را از دست میدهیم؛ زیرا در لفظ «ما» معنایی از سالکان و عارفان جهان یا لااقل مردم شیراز و اهلطریقت ایشان نهاده شده است، در حالی که همان واژۀ «ما» معنی کلی «انسان» را بی قید زمان و مکان در خود دارد. در همین روش است که ...» به هر روی؛ علاقهمندان فارس زبان استاد شهریار و اشعارشان، به ویژه اشعار ترکی را به خواندن این کتاب دعوت میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.