یادداشت محدثه قاسم پور
1401/2/27
3.4
100
نینا سنکویچ، نویسنده ی آمریکایی که ۳۶۵ کتاب را در یکسال خواند. سنگویج ، در کتاب تولستوی و مبل بنفش، ناداستانی روایت می کند. او در این بیوگرافی، مثل تمام زندگی نامه ها، شخصیت خودش را با زاویه دید اول شخص معرفی می کند. هدف سنگویچ صرفا نقل مقطعی از زندگی شخصی خود، نیست. او با وجود اینکه اهل مطالعه است و در خانواده ای کتابخوان متولد شده به راه کاری ابداعی می رسد. تسلای غم از دست دادن خواهر بزرگ او ( آنه ماری) ، نیازی است که سنگویچ برای پیدا کردن مرهمش به کتاب ها می گریزد . شروع کتاب تولستوی و مبل بنفش ، با تجربه ای از خواندن یک کتاب در یک روز آغاز می شود. شخصیت اول ما "نینا سنگویچ " در سفری تفریحی کتاب "دراکولا" نوشته "برام استوکر" را به مضمون خودش در یک روز و در یک نشست تمام می کند. این تجربه لذت بخش و نیاز شخصیت اول به فرار از مرگ و غم از دست دادن خواهر ما را به نقطه اوج داستان می رساند. " نینا سنگویج" در کنار مرور خاطرات گذشته ، تصمیم می گیرد ، یکسال تمام هر روز یک کتاب بخواند. کشمکش ها خیلی زود پیش روی شخصیت اول قرار می گیرد. او مادر چهار پسر است. شاید برای هر مادری با شرایط او همین یک کشمکش کافی باشد تا برنامه ریزی یکساله او را زیر رو کند. مریضی ویروسی بچه ها، غذا درست کردن ، مرتب کردن خانه و.... از سوی و نگرانی ها درونی شخصیت برای به سرانجام رساندن تعهدی که به خود داده ، باعث می شود کتاب را بخوانیم. خواننده مطالعه " تولستوی و مبل بنفش " را ادامه می دهد تا ببیند " سنگویچ" تا چه زمان روی تعهدی که به خودش داده پای بند می ماند. راه حل های جالب شخصیت برای رسيدن به هدف هم جالب است. انتخاب کتاب های کم حجم ، روکش جدید گذاشتن برای مبلی فرسوده و گذاشتن آن در قسمت دنج اتاق مطالعه ، نوشتن نقد بعد از مطالعه هر کتاب در وب سایت شخصی، تقسیم کارهای خانه بین بچه ها و....بخشی از راهکارهای شخصیت برای رسیدن به برنامه ریزی است. در هر قدم از کتاب شخصیت ما ، با پیشرفت مطالعه روزانه تغییرات کوچکی در خود می بیند. ابتدا خاطرات بازمانده از شخص فوت شده برای او تنها دارای زندگی است. سپس با به یاد آوردن سرگذشت پدر و مادرش، رنج ها و بیماری آن دو به هنر صبر و ایستادگی ایمان می آورد. روند تغییر شخصیت از شخصی داغ دیده تا شخصی علاقمند به زندگی ، مهربان ، عاشق خانواده و.... تا پایان داستان محسوس است . نینا سنکویچ، در پایان کتاب با خواندن کتاب "کوپن جعلی" تولستوی به دو درک تازه از زندگی می رسد . او پیش تر با مطالعه این کتاب، درک می کند زندگی هر کدام از ما مانند حلقه های زنجیر بهم متصل است و روی هم اثر دارد. مهمترین نکته ای که عصاره تمام مطالعه های یکساله شخصیت " نینا " است این بود که : تمام ماجرای ها شاد و غم انگیز زندگی برای این اتفاق می افتد تا واکنش ما به حوادث خط تجربه ما از زندگی را ترسیم کند. یک سال کتاب خوانی شخصیت " نینا " آسایشگاهی شبیه آسایشگاه پدرش بود . یکسال وقفه، برای درک چگونه طی کردن ادامه زندگی . پایان کتاب با این تجربه و رسیدن شخصیت به پاسخ نیاز خود برای خواننده نیز فضای لذت بخش دارد. موضوع داستان تکراری و قابل لمس است. هر کدام از ما بعد از فوت عزیزی به دنبال پیدا کردن راهی، برای ادامه زندگی هستیم. پیرنگ داستان هم منطقی پیش می رود. او با نیاز شخصیت به ادامه زندگی داستان را آغاز می کند، راه جبران این غم رابرای شخصیتی که اهل کتاب خواندن است، پناه بردن به ادبیات معرفی می کند. در کشمکش های مختلف مثل یک قهرمان روی هدف خود پافشاری می کند. در لحظه لحظه داستان تعییر شخصیت را می بینیم تا جایی که در پایان داستان، شخصیت به درک تازه ای از زندگی می رسد. سال کتابخوانی " نینا" گریزی بود به تپه های شفا بخش کتاب.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.