یادداشت نیکو علیدوستی

ضربان (دم حیات)
        زندگی از جنم جنونی است مرگ سرشته. پس زنده باد مرگی که ما در آن زیست می کنیم. 
۰
۰
در این زندگی که به آهستگی قطره قطره می چکد_دلخوش ام به اینکه از نیروی سراب برخوردارم: واحه های مرطوبی می بینم که تا به جستجوی سرپناه مادرانه ای بر می خیزم، غیبشان می زند.
۰
۰
هیچ یک از کلمه ها به خودی خود ناب نیست. آنها همیشه با "نمی دانم چه برایم پیش می آید"ی در آمیخته اند.
۰
۰
برای من زمان یعنی زوال ماده. گندیدن اندام واره ها چنان که انگار زمان کرمی باشد غارتگر گوشت میوه. زمان وجود ندارد. آنچه زمان می نامیم جنبش تطور چیزها است، ولی زمان که خودش وجود ندارد. یا وجود هم داشته باشد لایتغیر است و ما خود در زمان دگرگون می شویم.
      

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.