یادداشت فائزه(:

فائزه(:

فائزه(:

1403/10/19

        «در پایان فتح رود فرات مولا علی (ع) رو به پسرانش گفت: 
- حسن و حسین چشمان من هستند محمد حنفیه بازوی من و تو عباس... 
سپس سرعباس را به سمت چپ سینهاش فشار داد. عباس صدای قلب پدر را شنید چشمانش را بست. محمد حنفیه آرام خندید و نزدیک گوش حسین گفت: - عباس هم قلب امیرالمؤمنین است. عباس همچنان به صدای قلب پدر گوش میداد...»


الحمدالله بابت خوندن این کتاب(:
یه جا نوشته بود آدمی که حضرت عباس رو بشناسه مگه می‌شه عاشقش نشه؟
این کتاب داستان حضرت عباس رو از جنگ صفین تا عاشورا روایت می‌کنه.
نکات جدیدی داشت ولی خب نمی‌دونم تا چه حد سندیت داره

۲۰۰ صفحه بیشتر نیست و دو روزه تموم می‌شه
پیشنهاد می‌کنم حتما در کنار «ماه به روایت آه» این کتاب رو هم بخونید💘

بیست‌ونهمین‌ #کتاب۱۴۰۳
      
3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.