یادداشت آریانا سلطانی

        .
بینوایان
ویکتور هوگو
ترجمه محمدرضا پارسایار 

.
در گستره ادبیات جهان، کمتر اثری را می‌توان یافت که همچون بینوایان ویکتور هوگو، توانسته باشد در همآمیختگی عمیقِ تاریخ، فلسفه و عواطف انسانی به چنین کمالی دست یابد. این رمان عظیم، که در سال ۱۸۶۲ برای نخستین بار منتشر شد، نه تنها روایتی حماسی از فرانسه قرن نوزدهم است، بلکه آیینه‌ای است تمام‌نما از تنازعات ابدی بشری: کشمکش خیر و شر، تقابل قانون و اخلاق، و نبرد فقر و ثروت. هوگو در این اثر سترگ، با بهره‌گیری از سبک منحصر به فرد رئالیسم رمانتیک، از یک سو واقعیت‌های تلخ جامعه صنعتی‌شده اروپا را عریان می‌کند و از سوی دیگر، با نگاهی سرشار از امید و انسان‌دوستی، به واکاوی مفاهیمی چون بخشش، فداکاری و رستگاری می‌پردازد.
داستان در بستر تحولات سیاسی فرانسه، از دوران پس از ناپلئون (۱۸۱۵) تا قیام ژوئن ۱۸۳۲، به پیش می‌رود. هوگو با ظرافتی کم‌نظیر، شخصیت‌های ماندگاری خلق کرده است که هر یک نماد مفاهیمی ژرف هستند: ژان والژان، زندانی سابقی که به برکت بخشش یک کشیش، مسیر زندگی‌اش دگرگون می‌شود و تبدیل به نماد راستین مهربانی و از خودگذشتگی می‌گردد؛ ژاور، مأمور پلیسی که در تنگنای میان تعصب به قانون و بیداری وجدان دست و پا می‌زند؛ فانتین، زن بی‌پناهی که قربانی بی‌عدالتی‌های اجتماعی می‌شود؛ و کوزت، کودک معصومی که مظهر امید و رهایی است.
سه صحنه کلیدی این رمان، که همچون نقاشی‌ای پرجزئیات در ذهن خواننده حک می‌شوند، گواهی بر توانایی هوگو در آمیختن تاریخ و تخیل هستند: نبرد واترلو که با توصیفی استادانه، همزمان نقطه پایان امپراتوری ناپلئون و سرآغاز تحولات بعدی است؛ قیام ژوئن ۱۸۳۲ که در آن، گروهی از جوانان آرمان‌گرا با شعار آزادی و برابری به مقابله با نظام حاکم برمی‌خیزند؛ و عبور ژان والژان از فاضلاب‌های پاریس که استعاری است نیرومند از گذر از تاریکی‌های وجود به سوی نور رستگاری.
ویکتور هوگو (۱۸۸۵-۱۸۰۲)، این نابغه ادبیات فرانسه، در بینوایان تنها به روایت یک داستان بسنده نکرده است. او با بینشی پیشگویانه، به نقد ساختارهای ناعادلانه جامعه پرداخته و پرسش‌هایی ماندگار را پیش روی خواننده می‌نهد: آیا قانون همیشه عادلانه است؟ آیا می‌توان با محبت، دنیایی بهتر ساخت؟ و آیا رستگاری واقعی، در گرو خدمت به همنوع است؟ این اثر، که برخی آن را کتاب مقدس سکولار نامیده‌اند، پس از گذشت بیش از یک‌ونیم قرن، همچنان تازه و تأثیرگذار است.

بینوایان اثر ویکتور هوگو، که نخستین بار در سال ۱۸۶۲ توسط انتشارات پاگنر در پاریس منتشر شد، نه تنها یک شاهکار ادبی، بلکه پژوهشی عمیق در جامعه‌شناسی و فلسفه اخلاق است. پروفسور دیوید بل در کتاب ویکتور هوگو و انقلاب ادبی (انتشارات هاروارد، ۲۰۱۸) این اثر را "کتاب مقدس مدرنیته" نامیده است.
این رمان سترگ در بستر تحولات سیاسی فرانسه از سقوط ناپلئون در واترلو (۱۸۱۵) تا شورش ژوئن ۱۸۳۲ در پاریس روایت می‌شود. هوگو با تلفیق سبک رئالیسم اجتماعی و رمانتیسیسم - آنچه پروفسور آنتونیو ساچز در مکاتب ادبی اروپا (آکسفورد، ۲۰۲۰) "رئالیسم شاعرانه" می‌نامد - تصویری زنده از جامعه آن روز فرانسه ترسیم می‌کند.

این متفکر، شاعر، نویسنده، دولت‌مرد و فیلسوف اجتماعی در این رمان اشارات بسیاری به حماسه‌های جاودان بشری از جمله ایلیاد و ادیسه، انه‌اید، کمدی الهی و ... داشته و همچنین تضمین‌های مکرری که از آثار ادبی و تابلوهای نقاشی در این روایت توسط نویسنده نقش زده شده، شباهت بسیاری با اثر مارسل پروست دارد. 

این اثر سرشار از فراز و نشیب‌های سرنوشت، سیه روزی و رنج و خوشبختی و شگفتی و حیرت و سقوط و تزلزل و ایمان است.

هرکه این اثر را بخواند و اشک‌هایش، به نقل از آقای هوگو این مروارید‌های جان آدمی، فرو نریزد، با ژرفای حیات بشر و عظمت شفقت و مهربانی بیگانه است.

در پناه خرد
      
215

20

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.