یادداشت کبری لطیف

چشم عقاب
        این کتاب در رده سنی نوجوان تعریف شده اما فکر میکنم شخصیت داستان از نوجوان بزرگتر بود. در این کتاب داستانی_تاریخی از  محاصره الموتی ها در قلعه توسط مغولها اطلاعاتی گرفتم و اینکه چگونه یک  کتابخوان با درایت توانست مردم را با مذاکره اندیشمندانه مردم را از قلعه خارج کند. باز هم در این قسمت از تاریخ مردمان ترسو بودند که به راحتی از ترس جانشان میخواستند همه مردم را فدا کنند. تکرار تاریخ در گوشه گوشه سرزمین به خوبی هویداست.
روی هم رفته داستان منسنجم و قشنگی بود. پیرنگ محکمی داشت. گره‌ها بسیار هوشمندانه در طی داستان باز شدند. مادر، زن و عشق به دختر در این داستان هم آشکار است. صبور بودن مادر شخصیت داستان، عاشق شدن پنهان و نهانش هم زیبا بود.

      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.