یادداشت ابراهیم شجاعت

سفر به سرزمین نور
        تمثیلِ حج تمثیلِ آفرینش انسان است
و تو، ای انسان
ای آن‌که مشتاقانه به لقای محبوب شتافته‌ای
اینجا تمثیل مرگ است، که فرمود:
مُوتُوا قَبلَ اَن تمُوتُوا
و این کفن است که می‌پوشی
تا پیش از آن‌که مرگ تو را دریابد
تو با پای خویشتن به مقتل عشاق بشتابی
و به مذبح معشوق.
نور در عالم، هرچه هست از سوختگان است که برون می‌تابد، و دل تا در راه عشق نسوزد کجا نور یابد، که نور در این عالم هرچه هیت از سوختگان است. شمع می‌سوزد و نور می‌بخشد و پروانه که نور را باز می‌شناسد، بی‌پروا دل به سوختن می‌سپارد و جان بر یر این معرفت می‌نهد. و از همین است که او را «پروا، نه» خوانده‌اند، چرا که او را از سوختن پروایی نیست.
.
متنی که خواندیم، متعلق به سید شهیدان اهل قلم، آقا سید مرتضی آوینی، است که در کتاب سفر به زمین نور او منتشر شده است. کتابی که سرشار از متون غنی و بصورت هنرمندانه‌ای، با جملاتی قصارگونه و همچون یک دیکلمه جذاب‌، کُنه سفر ملکوتی حج را به نمایش می‌گذارد.
لذت خواندن این کتابچه را از دست ندهید.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.