یادداشت امیرعباس شاهسواری
1402/12/26
این کتاب اینگونه شروع شد شبی فلان میرزا (یکی از شاهزاده های بسیار خوب قجری به بهانه و پاپوش برای سو قصد به جان شاهنشاه از تهران به استان آذربایجان تبعید و در حصر خانگی به سر می برده است ) به خانم اش می گوید حوصله ام سر رفته ای بانوی زیبای من بانوی زیبا با آن ابروهای پاچه بزی و پیوسته می گوید بیا برایت چامه و چکامه بگویم (شعر و نثر ) شاهزاده می گوید خوب چه می گویی بانوی ابرو پیوسته می گوید بیا برایت قصه خورش ها و غذا ها را می گویم و تو بنویس و شاهزاده قجری ،مثل خری که تی تاپ بخورد ،خوشحال گشته عین بچه ها ،ولو می شود توی حال خانه و می نویسد دیکته های باور را *** این کتاب بسیار زیبا است ،نثر قدیمی و پر از محتوا ،اولا کتاب آشپزی اصیل است (ما خودمان ته چین چلو بادنگان را از روی دستورش درست کردیم ،غذایی شد بس سمی که آرنج های خود را هم خوردیم!)دوما ادبی است نثر اش ،و به مقتضای هر غذا کلی ابیات شعر آورده ،کتاب طبی است ،طبع هر غذا را گفته و گاهی برای چه امراضی مفید است را هم فرموده ،جغرافیا ،هر غذا برای کجاست .انصافا یک کتاب قدیمی چند منظوره است . من دو بار این کتاب را خریدم و هدیه دادم . خلاصه که فرض کنید تاریخ بیهقی ،داخلی جراحی سودارت ،عمومی هاریسون ،دیوان اشعار بهار ،معجم البلدان یاقوت حموی را در مخلوط کن ریخته و هم بزنی .
(0/1000)
نظرات
1402/12/26
ممنون از توضیحتون، آرزوی سرحالی و سرزندگی برای شما دارم در لحظه لحظه زندگی، مخصوصا نگارش یادداشتها @amirabbasshahsavarii
0
1402/12/26
ممنون از شما که نوشته بنده را خواندید با کلمات مانوس باشید انشالله خانم قاسمی بزرگوار
1
1402/12/26
2