یادداشت راضیه هوشیار
1402/5/25
عجیبه ولی اسم کتاب اینه: داستان خرسهای پاندا، به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت دارد. یک نمایشنامه عجیب، روانشناختی، نمادین و معناگرا که خیلی ساده در شصت صفحه همه حرفش رو می زنه. البته متن ساده است، اما پیچیدگی زیاد دارد. ماتئی ویسنییک، نویسندهی رومانیاییتبار از فرانسه در مورد نگارش کتاب می گه: میخواستم کمی از موضوعات سیاسی که تمام ذهن مرا مشغول کرده بود، دور شوم. دلم میخواست به دنیای دیگری نزدیک شوم، دنیای آشنایی با عشق، عشقی که مرگ را فریب میدهد... داستان زن و مردی که ۹ شب رو باهم می گذرونند. انگار یه زندگی کامل. ساخت عشق و رویا و در نهایت شکستن مرز بین رویا و واقعیت و رسیدن به معرفت و شناخت. «اینا دیوونه ن، دیوونه ی دیوونه. اینا خیلی وضع شون خراب شده. اینا با بوی من معاشقه می کنن. با سایه م، با نفسم، با ضربان قلبم... من هیچ وقت ندیده بودم کسی این قدر حرص و ولعِ زندگی داشته باشه.» از متن کتاب
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.