یادداشت سامان

سامان

سامان

1403/9/30

        معرفی سور بز
ماریو بارگاس یوسا در کتاب سور بز با روایتی خاص و جذاب ما رو به دل حکومت تروخیو، دیکتاتور دومینیکن میبره.از برکات کتابخوانی همین چیزهاست که از کشوری خوندم که نمیدونستم کجای نقشه جغرافیا است.یوسا برای نوشتن کتاب اطلاعاتی رو از زمان حکومت تروخیو جمع آوری کرده تا با یه داستان واقعی رو به رو باشیم.
کتاب از سه روایت تشکیل شده.روایت اول از جانب اورانیا دختر یکی از سناتورهای حکومت تروخیو است که بعد از سالها به کشور برمیگرده و به پدر پیرش که این روزها در بستر بیماری افتاده سر میزنه.تک گویی های اورانیا به معرفی و شرح بخشی از دوران حکومت تروخیو میپردازه.از ابتدا میفهمیم اورانیا به هیچ وجه حس خوبی به پدرش نداره که علت این مساله به مرور و در نهایت در فصل پایانی که تلخ ترین بخش کتاب بود برای خواننده مشخص میشه. روایت دوم کتاب از جانب خود تروخیو و افراد حکومتشه که ما با جنایت ها و اقدامات اونها آشنا میشیم.البته که توجیهات زیادی برای این نوع حکومت گری از زبان تروخیا و سایرین انجام میشه.مثل هر دیکتاتوری در عالم که همیشه توجیهی برای جنایات و سرکوب گریهاش داره.روایت سوم تلاش گروهی است که قصد ترور تروخیو رو دارند.
کتاب بسیار برای من جذاب بود.این پرش زمانی و راویان به بهترین شکل ممکن توسط یوسا انجام شده.چه در کتاب چه در فیلم اگر نویسنده/کارگردان این پرش های زمانی رو طوری انجام بده که مخاطب گیج نشده،از این شکل روایت لذت میبرم.گاهی این روایات محتلف رو به زیبایی به هم پیوند میداد که واقعا جذاب بود.
چند نکته رو هم اشاره کنم که شاید برای خواندن کتاب مناسب باشه.اول اینکه همونطور که گفتم کتاب روایت خطی نداره و مدام از زمان حال به گذشته میره و برمیگرده.من حدودا صد صفحه ی اول کتاب گیج بودم اما بعد اون ماجرا برام واضح شد.مساله دوم اسامی طولانی است که شخصیت ها دارند و تلفظ سختی هم دارند(اسم روس ها بد در رفته!!)اینا رو گفتم که اشاره کنم که سور بز کتاب نسبتا سخت خوانی است و انتظار یک اثر ساده رو نداشته باشید اما اگر با این مسائل مشکلی نداشته باشید و به داستانهایی با تم تاریخی-سیاسی علاقه مند باشید احتمالا این کتاب میشه یکی از بهترین کتابهایی که مطالعه کردید.اگر ترجمه هم براتون دغدغه است(که برای خواندن کتاب نویسنده  خارجی باید باشه) باید بگم ترجمه جناب کوثری بسیار عالی و روان بود و از این بابت هیچ مشکلی نخواهید داشت.
انتهای معرفی رو میخوام با جمله ای ازکاپوشچینسکی که در کتاب شاهنشاه خوندم تمام کنم ،جایی که میگه:
«ممکن است مستبدی برود اما هیچ استبدادی با رفتن مستبد یکسره محو نمیشود.حیات دیکتاتوری به جهل عوام متکی است و از همین روست که همه دیکتاتورها سخت میکوشند تا این جهل را افزون کنند.»
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.