یادداشت فاطمه
2 روز پیش
این سومین کتابی بود که از آگاتا کریستی خوندم و همچنان بنظرم «قتل راجر آکروید» به دلایلی که در ریویوش نوشتم تو صدره. گرچه در این کتاب هم به احتمال زیاد حدسهایی که میزنید غلط از آب درمیان :) و اواخر کتاب بشدت شگفتزده میشین، ولی بنظرم چاشنی هیجان تو این کتاب حداقل برای من کمرنگتر از کتابهای قبلی بود. البته که در نهایت این کتاب هم شما رو وادار میکنه به ستودن ذهن پیچیدهی خانم اگاتا! پ.ن: راستش وقتی قاتل رو شد، یکم از اینکه این جنایات رو این فرد انجام داده ناامید شدم. از اونجایی که در طول این کتاب خیلی رو بُعد روانشناختی قتلها مانور داده میشد، طبیعتاً من منتظر بودم با یه قاتل با انگیزههای خاص روانی روبهرو بشیم و قراره در انتها کلی تحلیل روانشناختی از قاتل داشته باشیم که بنظرم به اندازهی کافی این اتفاق نیفتاد...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.