یادداشت فاطیما

فاطیما

فاطیما

1404/1/30

        " من دیگر یک مهره نبودم ، من بازیکن بودم " 

ایندفعه سوار بر اژدهای اساطیری بار دیگر پرواز کردیم تا به هوسا برسیم و داستان تنها بازمانده ی جنگی را پیدا کنیم که حال نقاب از صورت برداشته و سعی دارد هویت واقعی خود و میراثش را به فراموشی بسپارد.
دائیو لینگسن ، هنر جنگ ...
دائیو ، یا یو ، می‌خواست هر چقدر هم سخت ، از هنر جنگ بودن فاصله بگیرد. تاکتیک هایش را با قمار روی شراب روی صفحه شطرنج پیاده کند و تا عمر دارد ، متواری بماند و هنر جنگ را ، همانی که روی سرش جایزه بزرگی است ، به خاک بسپارد.
ولی خدایان همچین برنامه ای ندارند...
جنگ است بر سر حکمرانی بر بهشت. منطقی نیز هست ، باتو ، خدای جنگ ، تیانجون ( حاکم ) بهشت است و در یک قرن حکومتش ، زمین را به آشوب کشیده و حالا خدایان دیگر قصد دارند جای او را بگیرند. البته که با رای گیری نمی‌شود تیانجون بعدی را برگزید ، بنابراین مسابقه ای برگزار می‌کنند. هر یک از خدایان و الهه ها باارزش ترین شیء خود را گرو میگذارند تا باتو آنها را پنهان کند. سپس هر یک ، از میان فانیان زمینی قهرمانی برمی‌گزینند تا اشیاء را بیابد ( یا در صورت لزوم بدزدد ) .
ناتسکو ، خدای فرصت های از دست رفته ، دائیو را برمیگزیند.... 

چقدر دوستش داشتم ، حالا که تمام شده ، حس زمینی را دارم که با شمشیر اِسِن (خدای اساطیری رویاها) از بهشت جدا شده. برعکس کتاب اول که فقط هدف به تخت شاهی نشاندن وولونگ برای شخصیت اصلیمان مهم بود و خیلی اوقات انسانیت زیرپا گذاشته میشد ، در این کتاب ، دائیو لینگسن خود نماد سرباز شکست خورده بود. نماد مردم جنگ زده. جنگی که او را ، چه بسا متفاوت تر از بقیه ، نابود کرد و همه چیزش را از او گرفت. وقتی ناتسکو به سراغش آمد ، قول داد در ازای مسابقه چیزی را به او برگرداند که دائیو خیلی وقت پیش از دست داده و زندگی اش بدون آن به خماری و فلاکت افتاده بود ؛ و این شد هدف جدید یو.
دائیو بزرگ شد ، لحظه ای که فهمید دیگر نخ عروسک خیمه شب بازی به بازوانش وصل نیست. لحظه ای که پی برد می‌تواند میراثش را پشت سر بگذارد بدون نگرانی از عواقب دردآور آن... فهمید درد کشیدن راه خوبی برای به یاد سپردن آموزه ها نیست...
واقعا خوب بود ، شوکه کننده بود اما نه به اندازه جلد اول. ولی پایان شادتری نسبت به قبلی داشت و این موضوع دوست داشتنی ترش میکرد.
از دستش ندید.
به امید دیدار دوباره بین صفحات کتاب♡


      
19

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.