یادداشت
1402/5/12
ترجمه دو اثر است ، مربوط به سال های حوالی دهه نخست قرن بیست و یکم در آمریکا و تلاشی ست بر خلاف جریان آب(!) و مسیر حاکم بر شرایط جامعه . "این بد نیست که تو خوب باشی" قصه یک راه طی شده و تجربه شده است. راهی که امروز جوامع کمتر توسعه یافته با تکیه بر تفکر غرب زدگی با شوق طی می کنند و جا پا جای مردمی می گذارند که زیر آسمان خراش های قشنگ و مدرن و شب های پر از تابلوهای نئونی و شب نشینی های خوش رنگ و لعاب از آمار های فجیع خودکشی ، نارضایتی فردی و تجاوزها و اعمال مجرمانه پر شده اند .. . ترجمه نسبتا روان است و افزودنی های مترجم از متن اصلی کتاب جدا شده اند. مولفان اصلی کتاب مسیحی و یهودی هستند و حرف های زیادی درباره معنا و جایگاه گمشده زن دارند. روایتی که اگر بیست و سه سال گذشته در ایالات متحده را شرح می دهد بی شباهت به امروز ایران نیست. یکی از جذابیت های کتاب برای من ، صحبت های نوجوان ها و جوان هایی ست که در فرهنگ متفاوت متولد و تربیت شده اند، اما حرف های آشنایی از مفاهیم مثل خویشتن داری، معنویت و ارزش گرایی انسان دارند که نشان از نفس کشیدن هویت و اصالت الهی انسان است. در مجموع کتاب آگاهی بخشی بود و گاهی بنظرم جالب توجه بود که آمار های کتاب و مطالعات انجام شده را در ایران هم داشته باشیم و می شد درباره جامعه ایرانی ، این آمارها را البته با شیوه متناسب و متخصصان داخلی و آشنا با فرهنگ ، بازخوانی و بررسی کرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.