یادداشت زهراصفری

ماه کامل می شود
        کتاب راجع به دختری بود که با برادرش زندگی می‌کرد.  و خواهر و برادر از پدر و مادرشون جدا شدن و اومدن تهران پدری داره که خیلی ادب نداشته و این باعث خجالت دختر میشه و تو همه جای داستان  رد راحت نبودن و خوردن حرفها ی دختر  رو میدیدیم . کاری که می‌کرد و یا چیزی که می‌گفت با کاری که می‌خواست انجام بده و تو ذهنش  بود فرق داشت. این کتاب  کوتاه بود و خیلی زود میتونه پیش بره . من هر بار دستم میگرفتم خوابم می‌برد و طولانی مدت خوندمش . روند داستان خطی نیست و مدام  ذهن بهاره میره به خاطرات و محیط کارش واین رو باید خودتون تشخیص بدید  . در کل داستان اتفاق خارج از انتظاری رخ نمیده و شما روزمرگی ها و مشغله های فکری  یک دختر رو می‌بینید ک به سفر رفته .و در مجموع با تمام احترامی که قائل هستم  این نوع قلم خوشایندم نیست و این دومین کتاب و احتمالا آخرین کتاب از خانوم وفا بود که خوندم . 
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.