یادداشت نوید نظری

خاطرات تاج السلطنه
        خیلی دوست می‌داشتم که نسخه کاملی از این اثر به دستم می‌رسید! اما تقدیر است حسب‌حال‌های خوب دوره قاجاری همه نصفه و نیمه هستند. در خصوص این کتاب نکاتی به ذهنم می‌رسه که برای بهتر خواندنش و یا ترغیب به خواندنش با شما در میان می‌گذارم
۱- نقطه قوت کتاب در حوزه محتوا تنها در حوزه شناخت دقیق حرم‌سرا و روابط زنان و دربار و امرای لشکر و کشور است. رقابت سران برای کسب دختران پادشاه و قربانی کردن سرنوشت کودکان خرد و بی خرد، توسعه سازمان اداره حرم‌سرا و صرف منابع هنگفت برای اداره حرم، روابط چابلوسانه پدرشوهرها با پدر زن تاجدار قسمت اصلی و مفید این حسب حال است.
۲- نویسنده نتوانسته است علیرغم ادعایش بین محبت وطن و محبت پدر تاجدار تفکیک کند چه برسد که مام وطن را دوست‌تر بدارد از پدر و سلطان! جالب آن‌جاست که یکباره بعداز مرگ شاه صاحب‌قران یاد خرابی‌های وطن و صرف ثروت ممالک محروسه ایران برای عیاشی‌های شاه و بستگانش می‌افتد! شاید کمی سن و سال مانع درک او از دوران سیاه و نقمت‌آور ناصری باشد اما کسی که ادعای تاریخ و فهم و دانشی ورای زنان عصر خود دارد نمی‌تواند یک‌باره منتقد سفرهای مظفری به فرنگ شود.
۳- نویسنده با شرح زندگی زنان اشراف و درباری و الهام از سبک زندگی زنان در اروپا با این سوال که حجاب و پرده‌پوشی باعث هدر رفت استعداد نفوس عالیه ایران شده و چرخ مملکتی را کند می‌کند خواهان کشف حجاب زنان و مشارکت دو سوم از جمعیت ایران در امر آبادانی است! در جایی دیگر بدون درک این تناقض از سبک زندگی دهاقین و رعیت مظلوم ایران سخن می‌گوید که مرد و زن و کودک و پیر همه در راه کسب معاش زحمت کشیده و خون‌دل‌ها می‌خورند! در واقع او با دیدن زندگی اشرافی و انگل‌وار حرم‌سرا و اشراف ایران و بدون تفکیک زندگی عموم و آحاد مردم ایران، نقص و حرمان زنان اشرافی به همه جامعه ایران نسبت داده و همگان را تنبل و انگل می‌نامد.
۴- وی آرزوها و پیشنهادات خوبی برای عمران و آبادی وطن می‌دهد، مثل کارخانجات بزرگ، اداره منبع نفت مسجد سلیمان! این دست موارد به من آموخت فکر خوب همیشه در این مملکت بوده و حرمان و نقصان ایران معاصر ما نه بخاطر جهل حکمرانان بلکه بخاطر نبود اراده و قدرت قاهره‌ای است که بتواند استعدادهای وطن را به کار گیرد و راه عزت و سربلندی را از میان خراسان و تبریز و اصفهان و اهواز بپیماید و نه پاریس و برلن و مسکو!
۵- او که از تلخی زندگی همیشه آروزی مرگ می‌کرده است تنها در یک مواجهه احتمالی با مرگ بین مرگ خود و سقط جنین، دومی را بر می‌گزیند تا شاهدی بر این مدعا باشد که مرگ خوب است اما برای همسایه!
۶- لحن کتاب اما خوب و به شدت تاثیر ترجمه های یک سده قبل رمان‌های معروف سده ۱۹ میلادی است. عبارات، جمله‌بندی و کنایات همه شما را یاد ترجمه‌های اولیه داستان دوشهر، دون کیشوت و هملت می‌اندازد.
      
42

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.