یادداشت رضا
6 ساعت پیش
رمان آدمخواران (Les Orpailleurs) نوشتهی ژان تولی (Jean Teulé)، داستانی است تاریک، پر از طنز سیاه و سرشار از تضادهایی که قلب خواننده را همزمان به لرزه و لبخند وامیدارد. این کتاب، که بر پایهی یک واقعهی واقعی در فرانسهی قرن نوزدهم بنا شده، روایت سقوط تدریجی انسانها در دل فقر، انزوا و جنون است. آدمهایی که از سر استیصال، مرزهای اخلاقی را یکییکی پشت سر میگذارند و به جایی میرسند که تنها راه زندهماندن را در خوردن همنوعانشان میبینند. تولی با مهارتی بینظیر، نه صرفاً قصهی وحشت و گرسنگی را تعریف میکند، بلکه عمق فاجعهی انسانی را میکاود. در دل سرما، برف، گرسنگی و فراموششدگی، شخصیتهای داستان، کمکم از چهرهی انسانی خود تهی میشوند. اما تراژدی واقعی آنجاست که خواننده، با همهی انزجار و وحشتی که از اعمال آنها دارد، نمیتواند از حس دلسوزی و همدلی با قربانیان ماجرا رهایی یابد. در این روایت، آدمخواری فقط خوردن گوشت انسان نیست؛ بلکه استعارهای است از دنیایی که در آن انسانها، بهدست جامعه، حکومت و تاریخ، تکهتکه میشوند. جامعهای که اگر در آن زاده شوی، شاید روزی مجبور شوی برای زندهماندن، چیزی از انسانیتت را بخوری. خواندن آدمخواران تجربهای است دردناک اما بینهایت تأثیرگذار؛ تلنگری به ما که فراموش نکنیم، انسانبودن، نعمتی است که به سادگی از دست میرود، اگر که عشق، همدلی و عدالت در آن نباشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.