یادداشت نرگس ترابی
1404/5/27
تمام شد. این کتاب را نخواندمش؛ چشیدمش. در سرم بوی زرشکپلو با مرغهای بچگی پیچیده؛ همانهایی که وقتی خسته و کوفته از مدرسه برمیگشتم با عطر دلبرشان که از سرویس گلسرخی «مامانجون» بلند میشد به استقبالم میآمدند. بهقول امروزیها، احتمالا «نظریهی نامحبوبیست» اما من فکر میکنم که ادبیات و آشپزی بیش از آنچه که فکرش را میکنیم با هم عجیناند. زن کدبانوی درونم میگوید بروم و بساط یک دالعدس تند و تیز جنوبی را برای شام امشب علم کنم که همجواریاش در کنار آبدوغ خیارهای همیشگی آخر شبها، حالمان را حسابی جا میآورد؛ زن کدبانوی درونم راست میگوید ...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.