یادداشت محدثه خوشکام

        کتابای فانتزی زیاد خوندم ولی این یکی از جادویی ترین هاشون بود، با اینکه اصلا جادو توی داستان مثل کتابای فانتزی دیگه نبود.

من قبل از اینکه کتابو بخونم فکر نی کردم داستان درباره کاملا درباره حرکتاییه که سیلیا و مارکو توی مسابقه انجام میدن اما اصلا اینجوری نبود. خیلی کم از حرکتاشو نوشته شده بود اما موضوع اصلی خودِ سیرک بود. اینکه اصلا چرا و چجوری بوجود اومد، اینکه ایده اش و صاحبش کیه، اینکه کیا توی ساختش نقش داشتن، اینکه چرا فقط شبا بازه، اینکه اصلا چجوری منتقلش می کنن و کلی قضیه دیگه.

چیزی که خیلی توی کتاب گفته میشه اینه که این سیرک خیلی عجیب و جادویی و متفاوت و گیج کننده ست، و تمام اینا دقیقا حس هایین که موقع خوندن کتاب بهتون دست میده و این یکی از بهترین ویژگی های این کتابه. عملا یه جاهاییش سردرد می گیرید چون شما هم واقعا نمی دونید قضیه اصلی سیرک چیه.

مخاطب چند تا از فصل های کتاب خودِ خواننده ست و به نظرم اونا درخشان بودن. خواننده رو کاملا درگیر این سیرک می کنه، اینکه وقتی وارد میشه چی توی سیرک می بینه. من عاشق اون فصل هاش شدم.

سبک نوشتار عالی بود، البته این جهش بین زمان ها بعضی جاها گیج کننده بود که با یکم دقت مشکلش حل شد. از شخصیتا اگه بخوام بگم به نظرم همه شون خاکستری بودن، نه خوبِ مطلق و نه بدِ مطلق. آدم بودن واقعا، با اشتباه هایی که هر آدمی ممکنه مرتکب بشه. از برداشت اشتباه منظور گرفته تا انجام کارایی که عواقب خیلی سنگین تری دارن. واقعا نمی تونم یه شخصیت رو از بین اون همه انتخاب کنم چون همه شونو یه جوری دوست داشتم.

من خیلی شنیدم که میگن این کتاب و کتاب "کاراوال" نوشته استفنی گاربر شبیه همن، ولی به نظرم این شباهت فقط توی اینه که همه چی توی سیرک اتفاق میفته و بس. البته (بازم نظر کاملا شخصی خودم) کاراوال اصلا در حد این کتاب خوب نیست، حتی بهش نزدیک هم نیست. در کل اگه اسمشون کنار هم نیاد کار درست تریه.

پی نوشت ۱: کتاب صوتیش عالی بود، گوینده اش رو خیلی دوست داشتم.
پی نوشت ۲: ترجنه این کتاب از نشر ایران بان منتشر شده. سیرک شبانه که مترجمش هم خانم مریم رفیعیه.
      
8

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.