یادداشت nazila
4 روز پیش
با خوندنش واقعا حس میکنی یه آشنا داره برات دردل میکنه و تو واقعا غریبه نیستی. شهامت و صداقت آقای مرادی کرمانی در این روایت از زندگیش قابل تحسینه..خیلی عریان همه حقایق تلخ زندگیش..تنهایی..یتیمی..فقر..بار اضافه بودن رو دوش خاندان..ندیده گرفته شدن..نحس دیده شدن..شیطنتهای کودکیش رو به شیرینی تمام روایت میکنه..شما افسوس میخوری برای سرنوشت تلخی که براش تقصیری نداشته اما همش رو به زبان طنز میگه و کام شما رو تلخ نمیکنه..سیاهنمایی نمیکنه..ناامیدی نداره..روایت فقط شامل ۱۹ سال اول زندگی آقای کرمانیه ولی انگار ایشوندوبرابر بقیه زیسته توو این سالها..اتفاقات مختلفی رو از سر گذرونده..هیچکس بهش امیدی نداشته و همه فکر میکردن که هیچی نمیشه اما ایشون به حق نامدارترین نویسنده کودک ونوجوان ایرانی هستن. نمیدونم نسل زِد هم از خوندن این کتاب همون حسی رو میگیره که دهه ۶۰یا و قبلش میگرفتن یا نه..ولی کتاب خیلی ایرانیه..روایت سنت و عرف ایرانیها..اعتقاداتشون..اتفاقاتی که متعلق به جامعه ایرانه و فقط ایرانیها درکش میکنن..خوندنش رو به قدیمیترها حتما پیشنهاد میکنم. شیرینترین روایت از یه تلخی بیپایان. ما ته قصه رو میدونیم..آگاهیم به اینکه آقای کرمانی مرد موفقی میشه و بهانهای نمیمونه برای ناامیدی و درجازدن برامون.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.