یادداشت فاطمه رجائی
1402/11/18

«با خودم فکر میکنم داستان عمر و زندگی ما در این دنیا چنین است، اگر احساس میکردیم مسافریم از لحظه لحظه زندگی لذت میبردیم و از هر آنچه که میتوانستیم بهره میگرفتیم؛ اما وقتی تصور میکنیم فرصت فراوان است به راحتی از کنار همه دیدنیها و شنیدنیها و لذتهای قابل دسترس اطرافمان میگذریم و میسپاریم شان به آینده نامعلوم و وقتی دیگر.» جزئیات✨ . این سفرنامه روایت زندگی و تجربه دو و ساله نیمه آقای دلاوری در بروکسل است؛ که به عنوان خبرنگار صداوسیما در آنجا فعال بوده اند. درمورد سفرشان به ایتالیا، موناکو و... هم مینویسند؛ ولی درصد کمی از کتاب به آنها اختصاص دارد. . قبلا سفرنامه «مارک و پلو» آقای ضابطیان را خواندم ولی حس میکردم اطلاعات زیادی از بعضی کشورهایی که سفر کرده بودن، دریافت نکردم.( دفعات دیگه، کتابهایی از ایشون رو انتخاب میکنم که تجربه سفر به *یک* کشور باشه.) این کتاب از این لحاظ برای من بهتر بود؛ دوست داشتم درمورد نگاه، نوع زندگی و... مردم بیشتر بدونم. البته از لحاظ تاریخی فقط به استعمار کنگو اشاره کردند. . من این کتاب رو با صدای خود آقای دلاوری از فیدیبو شنیدم و لذت بردم.🌱 📕_از متن کتاب: این چه رازیست که ساکنان غرب هوای شرق را میکنند و ساکنان شرق هوای غرب را! رضایت از حضور را، رهایی را، آزادی و لذت بردن از نفسی را که میآید و میرود. کدام دست و تبر، در کجای جهان از بن برچیده است؟ شگفتا از آدمی که وقتی می ماند سودای رفتن دارد و وقتی میرود سودای بازگشت... پل لذت در کجای جهان شکسته است که هیچ کس به روزگار خود دل خوش نیست؟ . عکس: جشنواره گل در میدان اصلی شهر بروکسل؛ در کتاب اشاره شده.🪻 منبع عکس: نیویورک تایمز . هجدهم بهمن ۱۴۰۲
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.