یادداشت محدثه سهامی
1404/4/18
"مرثیهای برای یک رهایی" _عروس خانم بنده وکیلم ؟! +با اجازه بزرگترها و پدرد و مادرم بله! ازدواج ؛ میشود گفت سختترین تصمیم در زندگی ؛ پیمانی که بسته میشود و دو نفر متعهد میشوند تا ابد در سختی و راحتی کنار هم بمانند اما آیا همیشه قضایا آنگونه که ما فکر میکنیم رقم میخورد؟! اصلا در دنیای احتمالات ، کلمه تا ابد کمی خوش بینانه و ساده انگارانه نیست ؟! طلاق ؛ شاید کلمه جالبی نباشد ؛ شاید آدمها با اکراه از آن حرف بزنند ؛ شاید هر کس با خودش تصور کند که من نه ! من اشتباه نمیکنم ! من آدم درستی را برای زندگی میکنم ! من فرق دارم ! من نه ! اما همیشه اوضاع آن طور که میخواهیم پیش نمیرود و گاهی طلاق آخرین راه است برای رهایی...! کتابی از نشر دوستداشتنی مهرستان . در این کتاب ده نفر شجاعانه طلاق و جدایی خود یا دوستانشان را روایت کردهاند. پ.ن : آنچه برایم جالب بود ، ردپای همیشگی دوران کودکی و خانواده افراد در بزرگسالی و زندگی مشترک است. انگار که فرزندان حتی وقتی بزرگ میشوند هم بار دوران کودکی و رنج ها و عقدههایشان را به دوش میکشند...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.