یادداشت Mari
1404/1/6
درگیریهای درونی فلیکس و ماری واقعا عمیق و پیچیده بود، اما در عین حال قابل درک و فهمیدنی. نمیدونم چرا دلم میخواست در نهایت فلیکس ماری رو به قتل برسونه. این کتاب بیانگر اینه که احساسات دائما در حال تغییر هستن، درست مثل خود آدمها. کسایی که یه روز همو دوست داشتن، میتونن با یه تغییر شرایط به موجوداتی با افکار و احساسات کاملاً متفاوت تبدیل بشن. خیلی وقتها تغییرات ناگهانی و غیرمنتظرهای که تو شرایط و احساسات ما پیش میاد، ما رو به موجوداتی تبدیل میکنه که دیگه هیچ شباهتی به اون کسایی که بودیم نداریم. این کتاب از جنبههای خیلی خوبی تونست این موضوع رو نشون بده. میتونست به آلفرد بیشتر بپردازه. یک شخصیت نمادین و تک بعدی وسط دوتا شخصیت عمیق و چند بعدی چندان خوشایند نبود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.