یادداشت خانه ادبیات نوجوان

        جرجی با تفنگ مورد علاقه‌اش اسپرینگلفیلد به تفریح تیراندازی و شکار می‌پردازد. او با یک اشتباه، آگاتا خواهرش را فراری می‌دهد. جنازه‌ای غیر قابل تشخیص با لباس خواهرش پیدا می‌شود. همه مرگ او را با جان و دل پذیرفته‌اند. ولی او با بیلی مک کیب، خواستگار قبلی خواهرش و قاطر لجبازش به دنبال آگاتا می‌رود تا از راز این جنازه پرده بردارد. ولی در راه خطراتی دور از انتظارشان کمین کرده‌اند. 

کتاب کبوترهای وحشی اثر ایمی تمبرلیک، داستانی راز آلود و ماجراجویانه، که روایت‌گر عشق خواهرانه‌ای است که در دل جرجی جوانه زده است. اول داستان سوال‌های متعددی برایمان به وجود می‌آید که ما را برای ادامه‌ی داستان ترغیب می‌کند. 

داستان از نگاه جرجی ١٣ ساله است و پر است از توصیف‌ها و تمثیل‌های خلاقانه‌ای و همين موضوع باعث می‌شود همه چیز تا آخر داستان برایمان فاش نشود. 
ترتیب خاطرات جرجی باعث می‌شود که ما کم‌کم به دلایل وقوع احساسات و مخاطراتی که برای جرجی اتفاق افتاده پی ببریم.

این داستان به همراه اتفاقات و راز‌هایی که در آن نهفته است، توصیف با مهارت شخصیت جرجی، مرور خاطرات، شیوه کنار آمدن او با غم‌ها و کارهایی که با آن افکارش را کنترل می‌کند، همه و همه باعث می‌شود تا ما همراه جرجی در طول سفرش با او بزرگ شویم. 

نویسنده جرجی را با شخصیت‌هایی که با آنها کنار نمی‌آمد، همسفر کرده است، و همراه آن داستان با بگو مگوها و اتفاقات طنز پیش می‌رود.
و دقیقاً آنجایی که فکر می‌کنید اتفاقات این داستان تمام شده است، غافلگیر خواهید شد.
راستی این کتاب بر اساس یک داستان واقعی نوشته شده است.

نویسنده‌ی مرور: هاجر حیدری
      
22

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.