یادداشت صَعوِه

صَعوِه

1402/10/10

                «او در راه جاودانه شدن از تمامی آرزو های ارجمند و شیرین خود گذشت.»
من به این کتاب بد می تازم؛ اما همزمان دلم نمی آد جمجمه متن رو بشکنم.
ایده کار خوبه و باز مثل همیشه چقدر غم انگیزه که یه چنین چیزی و قطع به یقین بهتر از این رو یه ایرانی ننوشته.
یه کار بدی که من کردم این بود که یه کتاب با  ترجمه و با متن واقعا عادی و ضعیف رو بعد از یه متن ظریف کاری شده مثل «اسب ها...» خوندم. نتیجه اینکه بدجور از متن کتاب بدم اومده و شاید اصلا تا یه هفته بعد ترجمه نخونم:)))
کتاب بیشتر به ماجرا های عشق و عاشقی خیلی کلیشه ای و سر دستی ای می پردازه که کاملا خیالی هستن و هیچ اثری ازشون توی تاریخ نیست. و پرداختشون هم اونقدری خوب نیست که آدم تو دلش آرزو کنه کاش واقعا همین طوری می شد زندگی آقای حسین ابن سینا.
اما بعد؛ علاوه بر این عاشقانه بازی های زرد؛ بخشی به زندان می پردازه و دوستی ها و خاطرات گذشته ابن سینا. اما متاسفانه با وجود تعداد صفحات زیاد؛ اصلا پرداخت خوبی به قسمت های مختلف زندگی ابن سینا نشده و فقط یکسری اوصاف پی در پی و گاها حوصله سربر و واقعا کم به درد خور:)) توی کتاب استفاده شده که شاید بتونم بگم یه ویژگی از کتاب های عربیه(طبق این دومین تجربه)
حتی به بخش علمی و پزشکی ابن سینا هم اونقدر توجه نشده و انگار نویسنده نمی دونسته کدوم بخش از زندگی ابن سینا رو بلد کنه. شاید اگه جای عشق و عاشقی های واقعا لوس؛ وقت می گذاشت روی تفکرات و نظریات ابن سینا و دقیق روشون فوکوس می کرد کتاب بهتری در می اومد ازش.
جالبه بگم نویسنده کار؛ خودش تو طب اسلامی کار می کنه و در واقع مطالب رو می شناسه و انگار آدم شناخته شده ای هم هست! اینجوری می شه که نتیجه می گیریم هر کس نمی تونه چخوف شه؛ هم بنویسه و هم دکتر شه:)
کتاب هم جایزه کتاب سال رو مثل اینکه گرفته.
ایده کتاب جدی خوبه؛ ولی قشنگ می تونم بگم سریال ابن سینا هزاران برابر این کتاب می ارزه.
یه نکته واقعا بد دیگه؛ علامت گذاری های به شدت بد و غلط املایی های فاحش بود. چطوری می نویسن و ویرایش می کنن و بازم این چیز ها اعصاب یکی مثل من رو سوراخ می کنه خدا می دونه!
نمی تونم بگم وقتمو تلف کردم؛ اما اصلا از تموم شدن و کلا شروع کردنش هم خوشحال نیستم!

        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.