یادداشت سهیل خرسند
1401/9/13
3.7
18
المانهای ناب، پرداخت لایهلایه و نهایتا خلق یک شاهکار. این کتاب سیزده(۱۳) سال پیش از صدسال تنهایی منتشر شده! اجازه بدید قبل از هر حرفی، اعتراف کنم که خواندن این رمان برای من به سادگی خواندن رمانهای مارکز، موراکامی، بولگاکف و آلنده نبود و حتی از رمان فوئنتس نیز سختتر بود، چون سراسر رمان لایهلایه بود و برای فهم و درک داستان باید به ناشر اعتماد میکردیم که ترتیب وقایع را به ترتیب در کتاب گنجانده باشد، چون هر آن داستان تغییر میکرد و نویسنده به توانمندی و تسلط بالا میخواست وقایع و رخدادهای آن دوران مکزیک را از تجربهی زندگی یک ارباب روایت کند. ترتیبهای کتاب به قدری متزلزل و غیرقابل اعتماد بود که در دو/سه نقطه از کتاب با خودم گفتم شاید سرگذشت این کتاب مانند سرگذشتِ محاکمهی کافکا با شیاطینِ داستایسکی باشد. گفتار اندر ستایش دوست ورود به داستان کتاب که کاملا بیمعنیست، اما پس از پایان کتاب به سراغ ریویوهایی که سایر دوستانم پیشتر از من کتاب را خواندهاند مراجعه کردم و یکی از بهترین ریویوهایی که خواندم از دوستی به نام «علی کریمینژاد» بود. علی برای درک و نوشتن در مورد این کتاب زحمات زیادی کشیده و ریویویی قابل تحسین برای این کتاب نگارش کرده و من اصلا اخلاقی ندانستم حتی با ذکر منبع نوشتهاش را کپی پیست کنم، برای همین پیشنهاد میکنم پس از مطالعهی کتاب، چه داستان را درک نکرده باشید و چه نیاز به درک دقیقتری از سلسلهی رخدادها و وقایع داشتید، از طریق لینک زیر به ریویوی ایشان سر بزنید و مطالعه نمایید. https://www.goodreads.com/review/show... توصیه نامه این کتاب، بدون تردید کتابی باارزش و قابل تحسین در سبک رئالیسم جادوییست، اما پیشنهاد میکنم دوستانی که همانند من به این سبک تعلق خاطر دارند پیشنهاد میکنم: پیش از خواندن این رمان، به سراغ چند نویسنده از فرهنگهای مختلف که به این سبک مینویسند بروند تا با یکسری از ترتیبها، جابجاییها، سوییجهای زمانی و از همه مهمتر المانهای این سبک آشنایی پیدا کنند. در غیر اینصورت با رمانی روبرو خواهید شد که برایتان تبدیل به هیولا شده و یا باید بدون درکش روزنامهوار خوانده و با بیتمایلی آنرا به اتمام رسانید و یا این که نیمهکاره رهایش کنید. گفتار اندر نقد مترجم شخصا هیچوقت به سراغ اشخاصی که پیشتر در امتحان مردود شدهاند نمیروم. جهت مطالعهی صدسال تنهایی به سراغ کاوه میرعباسی رفته بودم و ایشان حالم را از هر نوع ترجمهای به هم زد. برای همین به جهت مطالعهی این کتاب دو گزینهی فارسی در دسترس بود... ایشان که عرض کردم آزموده را آزمودن خطاست و احمد گلشیری. در نتیجه مطالعه را با ترجمهی جناب گلشیری آغاز کردم و پس از ۳۱ صفحه متوجه شدم داستان کمی گنگ و نامفهموم است. به سراغ وبسایت پیدیاف درایو رفتم و فایل ایپاب کتاب با ترجمهی خانم مارگارت سایرز به زبان انگلیسی را دانلود کردم و ضمن مطالعهی آن، با متن گلشیری نیز دو متن را گاهی تطبیق میدادم و چیزی که متوجه شدم جناب گلشیری تلاش والایی به خرج داد تا خواننده پس از خواندن این کتاب از خود بپرسد: آیا نویسندهی این کتاب جناب جمالزاده است؟! نقلقول نامه "هر بار آدم آه میکشد، کمی از جانش از تنش بیرون میرود." "تنها چیزی که به زندگی معنی میدهد این امیدواریست که وقتی آدم میمیرد به جای بهتری میرود و وقتی آن در را به روی آدم میبندند و تنها دری که باز میماند در جهنم است، آنوقت میبینید که بهتر بود به دنیا نمیآمد. به نظر من بهشت درست همین جاست که من هستم." "چرا دنیا از همه طرف به ما فشار میآورد و خردمان میکند و زمین را ازخونمان آبیاری میکند؟ مگر چه کردهایم؟" کارنامه بدون هرگونه لطف و ارفاقی پنج ستاره برای این کتاب منظور میکنم و به خواندنش را به شرط رعایت عرایضم در بخش «توصیهنامه» به تمام دوستان عاشق سبک رئالیسم جادویی پیشنهاد میکنم. دانلود نامه فایل ایپاب کتاب با ترجمهی خانم مارگارت سایرز پدن به زبان انگلیسی و فایل پیدیاف کتاب با ترجمهی آقای احمد گلشیری به زبان فارسی را در کانال تلگرام آپلود نمودهام، در صورت نیاز میتوانید آنان را از لینکهای زیر دانلود نمایید: فایل ایپاب کتاب با ترجمهی خانم مارگارت سایرز پدن به زبان انگلیسی https://t.me/reviewsbysoheil/460 فایل پیدیاف کتاب با ترجمهی آقای احمد گلشیری به زبان فارسی https://t.me/reviewsbysoheil/461 یکم آذرماه یکهزار و چهارصد و یک
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.