یادداشت ئەسرین

        کتاب، داستانی  با شروع و پایان مشخص نیست. بیشتر شبیه زمزمه‌ای تلخ و آرامه درباره‌ی زنی به‌نام لائورا که در سکوت و تنهایی زندگی می‌کنه. او گرسنه است، اما نه فقط برای غذا؛ برای دیده شدن، شنیده شدن، و داشتن جایی در این جهان.
نویسنده با زبانی شاعرانه و گاهی مبهم از آدم‌هایی حرف می‌زنه که در حاشیه‌ن، حذف‌شده‌ن، اما هنوز زنده‌ان و رنج می‌کشن.
کتاب بیشتر از اینکه روایت باشه، احساس و فضاست، حسی از تنهایی، فقر و رنجی که مدام تکرار می‌شه؛ مثل یک ترجیع‌بند غمگین.
ترجیع گرسنگی درباره‌ی گرسنگی انسان برای معناست؛ برای اینکه کسی باشی، برای اینکه فراموش نشی.
      
50

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.