یادداشت سیده زینب موسوی
1403/2/28

معرفی یکی از دوستان باعث شد برم سراغ این کتاب و گوش دادن بهش برام یه حس خاصی داشت... انگار بعد از مدتها خوندن و گوش دادن به روایتهای متنوع از دفاع مقدس و انقلاب، برگشته بودم سر همون روایتهای آشنای قدیمی! آهنگهای مختلف خاطرهانگیز دفاع مقدسی هم این حس رو تشدید میکرد... این از اون کتابها و روایتها بود که موقع خوندنش با خودت میگی ما کجا و این آدما کجا... یعنی اینجا با آدمهایی طرفی که کلا تو عالم دیگهای سیر میکردن و کارهاشون به نظر امثال ماها جدا عجیب به نظر میرسه... البته تقریبا به رسم همهٔ کتابهای دفاع مقدسی دیگه با محوریت خاطرات رزمندهها، اینجا هم آدم چیز خاصی از سر و ته عملیاتها متوجه نمیشه! و از اونجایی که عملیاتهای بزرگ کتاب همونهایی هستن که به فتح خرمشهر منجر شدن، موقع گوش دادن بهش یاد «همپای صاعقه» افتادم و خیلی دلم خواست فرصت میشد یه بار دیگه بخونمش... من تازه تو همپای صاعقه بود که وسعت و عظمت عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس رو درک کردم و فهمیدم چی به چی بوده... چقدر دوست داشتم اون کتاب رو... یه مخلوطی بود از توضیحات جزئی عملیاتها و روایتهایی احساسی از رزمندهها... مثل صحنههای گم شدن شهید وزوایی و شهادت شهید حسین قجهای... یادش بخیر...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.