یادداشت گوهر قوامي
1402/10/23
رمانی متفاوت و قابل تامل و فلسفی که حقیقتاً ارزش خوندن داره. متفاوت از این جهت که نویسنده به غرق شدن در مدرنیته و یاس فلسفی به گونه ای پرداخته که حداقل من تا حالا بهش بر نخوردم. جوانی که پس از خودکشی های ناموفق متوالی که علتش عدم زیبایی و احساس کفایت بود با پیشنهاد در واقع شیطانی و به دور از انسانیت زئوس پترلاما آشنا می شه. و پیشنهادش تبدیل شدن به یک اثر هنری عجیب به قیمت از دست دادن وجه انسانی جوان(تازیو) بود. نویسنده با قلمی به دور از پیچیدگی و با زبانی کاملا روان و ساده و البته از نظر من نمادین مسائل وجودی و فلسفی رو مورد بررسی و چالش قرار می ده.قابل تامله چون به راحتی قابل تعمیم به مسائل کوچک و بزرگ روزمره ست. مسئله ای که اتفاقا این روزها اکثرا انسان ها در درجات مختلف با اون سر و کله می زنند. احساس عدم کفایت و ارضا این حس با تغییرات عجیب و غریب ظاهری! و در نهایت انقدر پیشرفت می کنه انسان که می بینه غرق در ظواهر شده اونقدر که ارزش های وجودی خودش رو از دست داده و تبدیل شده به یک شی با همان مصارف محدود مادی! شبیه لوستری که از سقف خونه آویزونه..! چند موردی نقد در خلال خوندن کتاب به ذهنم اومد که البته اونقدر جدی نبود که بازدارنده باشه از خوندن. یکی از اونها کنجکاوی بسیاری بود که از ظاهر آدام یا مجسمه ی زنده ی زئوس داشتم و دوست داشتم توصیفی ازش می شد که این تا انتهای داستان انگار شبیه رازی سر بسته باقی موند! و مسئله ی بعدی عریان گویی نویسنده در اواسط داستان بود. و تنزل انسان حتی در سطح یک حیوان! اگر چه بنظرم در روند داستان به این عریان گویی گاها نیاز بود اما برای من بسیار آزار دهنده و مشمئز کننده بود. من پایان داستان رو دوست داشتم و از روند پیشرفت داستان هم لذت بردم. و عامل اسارت و آزادی آدام رو در هر دو مورد عامل بیرونی می دونم. و بنظرم این نمایانگر ضعف روحیش بوده حتی اگر در نهایت عامل بیرونیِ فیونا و عشق اون باعث نجاتش شده باشه. پیشنهاد می کنم بخونیدش. تا از تنزل روح و انسانیت حتی به صورت ناچیز و در کم ترین سطح جلوگیری کنیم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.