یادداشت مبینا
1403/11/22
۴.۵ که به بالا گرد شده. خیلی وقت بود فانتزی حماسی نخونده بودم و خوندن این یکی واقعا چسبید بهم. ترجمه و ویراستاری کتاب فوقالعاده بودن و واقعا متشکرم از مترجم و دستاندرکاران پشت صحنه که با همچین کیفیتی کتاب رو دست مخاطب دادن. خلاصه رو احتمالاً زیاد دیدید پس چیزی از داستان نمیگم. شخصیتپردازی کتاب خیلی قوی بود. من با رویس و گوئن خیلی حال کردم. هادرین برام بامزه بود. هادرین همون شخصیتیه که فرعی به نظر میآد ولی فرعی نیست و خیلی دلبر و باهوش و مهربونه و دلش میخواد کارای خوب بکنه ولی خودش جلوی خودشو میگیره چون فکر میکنه خیلی کارای اشتباهی کرده و لیاقت انجام کارای خوب رو نداره. رویس همونیه که چون به خاطر کارایی که کرده توسط گوئن و هادرین پذیرفته شده حاضره جونشو براشون بده. وفاداره و جدی. همزمان نمک خاص خودشو داره که بهخاطر همراهیش با هادرین لحظات فانی رو تو کتاب رقم میزنن. همونقدری که با این دو تا و داینامیک بینشون کیف کردم، از آلریک بدم اومد. البته اوایل داستان. آخرای داستان دلم میخواست برم بغلش کنم. نه بهخاطر گذشته دارک یا هرچیز کلیشهای دیگهای بلکه بهخاطر سردرگمیهاش. کتاب کلا ۳۶۰ صفحه بود ولی من یه جوری با این چندنفر همراه شدم که حس میکنم اندازه یه مجموعه طولانی باهاشون بودم. از مهمترین نکات برای من شخصیتهای واقعی و داینامیک بینشونه و این کتاب خیلی خوب همه اینا رو برام به ارمغان اورده بود. فضاپردازی و پرداخت به جزئیات لازم تو کتاب خوب بود. یعنی از نظر کیفی هیچ مشکلی نداشتن ولی از نظر کمی یکم بعضی جاها زیاد بودن. البته شاید اینطور دیده میشه چون فصلها طولانیان. کتاب کلا ده فصل یا کمتر بود. یکم برای من کتاب با فصلای طولانی سخته. باعث میشه از پای کتاب بلند شم و با تمرکز نخونم اما سر رایریا فقط متوجه میشدم فصلا طولانیان و فکر کنم دویست صفحه رو پشت هم خوندم. که واقعا برای من یه رکورد محسوب میشد. اتفاقات داستان همه سرجای خودشون نشستن و خوب نشستن و بههم میخورن. نه زیادی بالا نه زیادی پایین. نه شور شور نه شیرین. از نکتههایی که موظفم بگم اینه که میشه کتاب رو تا حدی تکجلدی دونست. میگم تا حدی چون دو تا اتفاق هستن که من فکر میکنم ادامهشون تو جلدای بعد بیاد؟ نمیدونم هنوز. اگر تو جلدای بعد هیچی از اون دو اتفاق گفته نشه جز نکات منفی قیدشون میکنم
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.