یادداشت فاطمه سادات مظلومی
1404/3/10
برفاب کتابی با شخصیتپردازی و کنش و واکنشهای ملموس، گرهافکنیهای سهل و ممتنع و در مجموع کتابی برای زن و خانواده است. کتابی کاملا ایرانی، برگرفته از امروز جامعه ولی در عین حال از زاویهی نگاهی متفاوت که بازتعریفی از مقولهی خیانت، طلاق، تربیت فرزند و... دارد. نویسنده با انتخاب درست راوی اول شخص، به درون ذهن شخصیت اصلی نفوذ کرده و به خواننده کمک میکند خودش را بجای ایستادن بیرون گود و تماشای تلخیهای زندگی، در میانهی آن ببیند و خود را محک بزند که اگر بیرون گود نبود باز هم براحتی انسانها را قضاوت میکرد؟ کتاب را دوست داشتم، اگرچه حتی در زمینهای ترین چالش شخصیتهای آن که درک فرزند نوجوان بود هم بیتجربه بودم ولی آنقدر داستان شبیه زندگیهای دور و برم در جامعه بود که اساسا احساس غریبگی با داستان نداشتم شاید هم چون فضای داستان در شهر قم اتفاق میافتاد، انقدر برایم نزدیک به ذهن بود. اینکه میدانستم پردیسان کجاست، خیابان ساحلی به کجا میرسد، اگر خانهای در سالاریه باشد یعنی سبک زندگی خانواده چگونه است و و و...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.