یادداشت سید محمد بهروزنژاد

موش و گربه
        «به نام خدا»
خواستم به ادبیات آلمان ناخنکی بزنم  و صد البته فکر می کردم چون از "طبل حلبی" کوتاه تر است پس برای شروع آثار "گراس" خوب است. این شد که شروع به خواندنش کردم.
داستان اصلا چیزی نداشت که توجهم را جلب کند . شخصیت محور بود و من با شخصیتش مشکل داشتم !.
 بله شخصیت اصلی آدم عجیبی بود اما نویسنده نتوانسته بود او را برایم مهم کند یا شاید من زیادی بی محلی می کردم. 
شخصیت اصلی  "یواخیم مالکه" نام دارد ، او نوجوانی ست که سیبک گلویش خیلی بزرگ است  ،    آن قدر که روزی گربه ای آن را با موش اشتباه می گیرد و به سمتش می پرد . 
"مالکه" اصلا متوجه بزرگی سیبکش نبوده و بعد از این جریان تلاش می کند با چیزهای مختلفی این سیبک را پنهان کند و این محوریت داستان است. قسمت های دیگر داستان هم روی ویژگی های دیگر او تاکید می کنند و در واقع "مالکه" را شخصیتی خاص معرفی می کنند که همه به دلیل نامعلومی او را قهرمان و پیشرو و راهبر احساس می کنند . یک جور انسان برتر .
مشکل من دقیقاً با همین است . همه ی اشخاصی که نوعی شخصیت خاصِ کاریزماتیک در ادبیات یا سینما دارند باید از ویژگی های خاصی هم  برخوردار باشند  که با توجه آن ویژگی ها ، مخاطبان آنها را به عنوان یک شخصیت ویژه بپذیرند. مالکه هم از خصوصیات منحصر به فردی برخوردار است اما نکته این جاست که این ویژگی ها برای من نه جذابند و نه با اهمیت.
مالکه همیشه فرق وسط باز می کند ، همیشه چیزی به گردن دارد ، نمی خواهد ازدواج کند ، مریم عذرا را همچون بتی می پرستد و مرموز رفتار می کند.  اما این ها باعث نشد مالکه برایم مهم شود و به دنبال آن ادامه دادن داستان برایم موضوعیت پیدا کند.

اگر بخواهم زیادی تمثیلی به داستان نگاه کنم ، سیبک "مالکه" را  نماد یک عیب آشکار می دانم و هرچه به گردن می گذارد را سرپوشی بر حقیقت . او  می خواهد دلقک شود اما مسیر زندگی اش طور دیگری رقم می خورد ، تقریبا بر عکس آرزویش ، اما اگر دلقک شدن "مالکه" را :
«به سخره گرفتن تمام جامعه و هنجار ها و ارزش هایش بدانیم» ،  او در آخر  به نحوی به علاقه اش باز می گردد.
اگر بخواهم اینگونه به داستان نگاه کنم باز وضع بهتر است . اما هنوز جذاب نبودن و کم کشش بودن داستان را توجیه نمی کند.
مخلص کلام اینکه مشتاقم "طبل حلبی" را بخوانم و امیدوارم از "موش و گربه" خیلی بهتر باشد و ارزش آن همه تعریف را داشته باشد.
پ.ن1: ترجمه چون مال سال 50 است یکم سخت فهم است و همچنین کتاب ویرایش درست درمان هم ندارد!.
      

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.