یادداشت محمدامین اکبری
1400/11/27
به نام او شکر خدا امسال فرصتی دست داد که بیش از پیش از ادبیات معاصر عرب بخوانم. سایههایی بر پنجره پنجمین اثری بود که از نویسندگان عرب خواندم. و این تجربهها چنان ذوق و شوقی در من ایجاد کرد که باز هم خواهم خواند. سوای لذت ادبی که خواندن این آثار دارند؛ شناخت درست و بیش از پیش از فرهنگ مردمانی را که همواره در جوار ما بوده و خواهی نخواهی بر فرهنگ ما تاثیر گذاشته و از آن تاثیر گرفتهاند. در پی دارد و تازه با شناخت ادبیات معاصر دنیای عرب ما متوجه میشویم چقدر در فهم فرهنگ این مردمان دچار اشتباه و سوءتفاهمیم و بعضاً تا چه اندازه آنها را دست کم گرفتهایم. در حالی که در بسیاری از شئون از ما پیش افتادهاند. بگذریم... سایههایی بر پنجره نوشته غائب طعمه فرمان با ترجمه دلنشنین استاد موسی اسوار پنجره تازهای برای شناخت فرهنگ مردم کشور همسایه ما -عراق- بود و خواندن این رمان به من فهماند که چه چیزها که فرهنگ این کشور نمیدانم و با چه قشر و طبقه اجتماعی از آن کاملا ناآشنا هستم. ما بیشتر با طبقه شیعه، شهرستاننشین (اهالی کربلا، نجف و ...) آشناییم که بسیاری از آنها رگ و ریشه ایرانی دارند و در رژیم بعث جزو مطرودین و بازگشتداده شدهها بودند. ولی این رمان افراد طبقهای از عراقیها را به ما نشان میدهد که کمتر میشناسیم. پایتختنشینانی که به طبقات متوسط به بالا قرار دارند و در حال گذر از سنت به مدرنیته هستند و گره داستانی در همین گذار است. سوای این شناخت که خود امتیازی برای این کتاب محسوب میشود، قلم طُعمه فرمان نیز قلم جذاب و پرکششیست که مخاطب را مجاب میکند تا پایان اثر او را دنبال کند ضمن اینکه در بعضی از مواقع تمهیدات ساختاری رمانش آدم را به تعجب میاندازد که نویسندهای عراقی در دهه ۷۰ قرن بیست میلادی بر این ظرایف واقف بوده است؟ البته گناه از طُعمه فرمان و دیگر نویسندههای عرب نیست. گناه از ماست که شناخت اندکی از همسایههای خود داریم وگرنه سایههایی بر پنجره نباید اولین اثر ترجمه شده از نویسندهای باشد که شهید غسان کنفانی بزرگ او را بزرگترین نویسنده عرب در عصر خود میداند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.