یادداشت زینب

زینب

زینب

1404/3/2

        اولین کتابی بود که از موراکامی می‌خوندم، یه اثر غیرداستانی و مستند دربارهٔ حادثهٔ تروریستی با گاز اعصاب سارین در چندین ایستگاه مترو توکیو. 
چیزی دربارهٔ این حادثه نمی‌دونستم و واقعاً متأثر شدم. در همه جای کتاب ذهنم پر از علامت سؤال بود که آخه چرا؟
این حمله توسط فرقهٔ اوم شینریکیو اتفاق افتاد و منجر به کشته شدن سیزده نفر و آسیب دیدن هزاران نفر شد. خیلی از قربانیان تا زمان نوشتن کتاب همچنان ازعواقب جدی ناشی از این آسیب‌ها رنج می‌بردند.

بخش اول کتاب به روایت قربانیان این حادثه اختصاص داره. روایت‌ها بعد از مدتی تکراری و خسته‌کننده به نظر می‌رسند، اما فراموش نکنیم که این یک کار مستنده و روایت‌های بیشتر از زبان آدم‌های مختلف به اعتبار کار اضافه می‌کنه. نکتهٔ جالب توجه در این مصاحبه‌ها نحوهٔ برخورد ژاپنی‌ها با چنین حادثه‌ای بود. بعد از انتشار گاز، مسافران دچار حالت تهوع، سرفه، و تاری دید می‌شدند، اونایی که نزدیک‌تر به کیسه‌های گاز بودند از پا می‌افتادند، اما هر کسی فکر می‌کرد که این مشکل مربوط به خودشه! شاید هرجای دیگه بود همهمه می‌شد و همه شروع به شکایت و سروصدا می‌کردند. 
حتی یکی از مصاحبه‌شونده‌ها هم به این موضوع اشاره کرده بود: «من یک سال در امریکا زندگی کرده‌ام و به اعتقاد من، اگر همین اتفاق در آمریکا می‌افتاد، حسابی شلوغ می‌شد. همه داد می‌زند: "اینجا چه خبر شده؟" جمع می‌شدند تا علت را پیدا کنند. وقتی پلیس از من پرسید: "مردم دچار وحشت نشده بودند؟" به موضوع فکر کردم: "همه خیلی ساکت بودند. کسی کلمه‌ای به زبان نیاورد."»! واقعاً که ملت صبوری‌اند!

بخش دوم کتاب مصاحبه با بعضی اعضای فرقه است. این بخش از بخش اول جالب‌تر بود. برام مهم بود که بدونم اصلاً چرا جذب این فرقه شدند، چه کار می‌کردند، طرز فکرشون چی بود، و چه چیزی اونا رو به سمت چنین جنایتی هول داد، مخصوصاً که تعداد قابل توجهی از اعضای این فرقه از افراد تحصیل‌کرده و بااستعداد بودند. خیلی از اعضا اصلاً در جریان حملهٔ گاز نبودند و حتی نمی‌تونستند دلیلش رو بفهمند، بعضی‌ها که هنوز هم باور نمی‌کردند این حمله کار فرقهٔ خودشون باشه. برای همین آخرش نتونستم دلیل چنین جنایتی رو کامل بفهمم و خیلی از سؤالاتم بی‌جواب موند.
 
متأسفانه ترجمهٔ کتاب بیش از حد ضعیفه و مشکلات نگارشی زیادی داره، با این حال ارزش خوندن داشت. مصاحبه‌ها گاهی این‌قدر ناراحت‌کننده است که مجبور می‌شی بعد از خوندن یکی دو روایت، کتاب رو کنار بذاری تا ذهنت استراحت کنه. برای همین تموم کردنش نسبتاً زمان‌بر بود.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.