یادداشت فاطمه مجاب
1401/7/11
داستانها یا جستارهای طنز سداریس همه خاطرات زندگی خودش هستن که یه سری افراد مشخص مثل اعضای خانوادهش یا دوستای نزدیکش تو بیشتر اونها نقش دارن و گاهی اتفاقات مختلفی تو این داستانها همپوشانی پیدا میکنن. از این جهت برای من جذابه چون انگار هر داستان تیکهای از پازل زندگی نویسندهس که دارم کشفش میکنم! از طرفی با اینکه سداریس دنبال این نیست واضحا پیام خاصی رو برسونه، در قالب همین خاطرات به مسائل اجتماعی هم اشاره میکنه؛ چون خاطراتش واقعیان و اون خیلی بیپرده دربارهی خودش و خونوادهش و طرز فکرش نسبت به مسائل مینویسه. مثلا تو داستان «چهارضلعی ناقص» درسته که خودِ نوجوانش آنچنان ترحمی نسبت به افراد معلول نداره، اما میتونه ما رو در مورد رفتارهایی که با اونا میشه به فکر بندازه. همینطور تو داستان «دیکس هیل» در مورد بیماران روانی و تو داستان «مادربزرگت رو از اینجا ببر» در مورد سالمندان. یا مسائلی مثل ترسوندن بیش از حد بچهها توسط والدین تو داستان «غول یکچشم» که وقتی روایت سداریس رو میخونیم شاید برامون خندهدار باشه ولی میفهمیم تو زندگی واقعی خودمونم خیلی باید مراقب این رفتار باشیم. یا موضوعی مثل تیکهای عصبی در بچهها که موضوع داستان جذاب «طاعون تیک» هست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.