یادداشت آتنا ثنائی فرد
14 ساعت پیش
🔅شاید جالب باشه که بدونید فرهنگ آمریکای صدسال پیش -بهخصوص جنوبِ آمریکا- تا حد زیادی شبیه فرهنگ سنتی ایران بوده؛ از مردسالاری گرفته تا حساسیتهای شدید نسبت به آبروی خانوادگی. رمان خشم و هیاهو راجع به خانوادهی «کامپسون»ئه؛ خانوادهای که سخت تلاش میکنه تا ارزشهای سنتی جنوبِ آمریکا رو در دنیایی که در حال تغییره، حفظ کنه. خانوادهی کامپسون کاملاً مردسالار به تصویر کشیده شده. خانوادهای که محدودیتهای زیادی برای زنان و دختران تعیین میکنه و حساسیتهای زیادی نسبت به رفتارهای اونها داره. کوچکترین لغزشی که از دختر خانواده سر بزنه، کل آبروی خانواده رو به خطر میاندازه. توی خشم و هیاهو مردها حسابی «غیرتی»ان؛ طوری که خیلی اوقات به خشونت منجر میشه. مهمترین دغدغهی خانوادهها اینه که از نظر اطرافیانشون آبرومند به نظر بیان. خانوادهها مذهبیاند؛ اما اعتقاداتشون بیشتر ظاهریئه و به پیروی از بعضی از سنتها محدود میشه... توی این رمان، نژادپرستی در بارزترین حالت خودش به تصویرکشیده میشه. یک خانوادهی سیاهپوست، نسلاندرنسل خدمتکاران خانوادهی کامپسون بودهان؛ اون هم در برابر غذا و جای خواب، بدون اینکه هیچ پولی بابت این کار دریافت کنن. سوءاستفاده، تحقیر و بیاحترامی کاملاً مشهوده. سیاهپوستها نهتنها انسانهای مستقلی در نظر گرفته نمیشن، بلکه مثل دارایی از نسلی به نسل دیگه منتقل میشن. 🌟 سروکله زدن با روایتِ بهشدت پیچیده و چندلایهی این کتاب و داستان شوکهکننده و جذابش، لذتبخش بود :) 🔅 راهنمای خوندن فصول: فصول اول و دوم و سوم بهصورت جریان سیال ذهن نوشته شدهن و علاوه بر اون، هیچکدوم از راویها آدمهای معمولی نیستن . برای همین هم فکر میکنم خشم و هیاهو یکی از سختخوانترین کتابهاییه که تابهحال خوندهم! راوی فصل اول بنجامینئه که دچار معلولیت ذهنی هست. پس میتونید تصور کنید که چقدر قراره داستان رو مبهم و عجیب تعریف کنه. خوندن این فصل دشوار و گیجکنندهست، اما اگه یک دفترچه یادداشت بردارید و اسم شخصیتها و سرنخهایی رو که ازشون متوجه میشید یادداشت کنید، خیلی سادهتر میشه. راوی فصل دوم کوئنتینئه؛ پسر جوونی که به اختلالات روانی مختلفی از جمله وسواس فکری، افسردگی و اضطراب مبتلاست. پیشنهاد میکنم فصل دوم رو صرفاً تورق کنید و به بخشهایی که توجه کنید که براتون معنا و مفهوم بیشتری دارن. من راه دیگهای برای خوندن این فصل پیدا نکردم! خوشبختانه خوندن فصل سوم و چهارم و بهخصوص فصل چهارم خیلی راحتتره و با مشکل خاصی مواجه نخواهید شد. هر چند که راویِ فصل سوم هم یک فرد با افکار بسیار متعصبانهست :) 🔅 با وجود اینکه کتاب رو دوست داشتم، خوندنش رو پیشنهاد نمیکنم (یا با احتیاط خیلی زیادی پیشنهادش میکنم!). برای خودم شش سال طول کشید تا جرئت کنم همهش رو بخونم و هنوز هم مطمئن نیستم چه بلایی سرم آورده D: پینوشت: خوندنش شش سال طول کشید چون هر دفعه که از اول شروعش میکردم، بعد از رسیدن به فصل دوم رهاش میکردم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.