یادداشت راضیه بابایی
1403/8/21
داستان کتاب بیژن و منیژه بر گرفته از شاهنامهی فردوس است که به صورت پرده خوانی و نقالی چاپ گردیده است. طوماری که ترکیبی از اشعار فردوسی به همراه متن توضیحی نقالی تهیه شده است. لابه لای صفحات کتاب تصویر گری به سبک پرده خوانی قدیم آمده است. در ابتدای کتاب شخصیتهای داستان معرفی و در انتهای کتاب چهره شخصیتهای شاهنامه به صورت ویژه و برای تشخیص آنها در تصاویر پرده خوانی گرد آوری شده است. بیژن فرزند یکی از پهلوانان ایرانی است که برای مبارزه با گرازانی که مردم یکی از شهرهای مرزی ایران و توران را به ستوه آورده بود، میرود. در آنجا عاشق دختر افراسیاب( دشمن ایران) میگردد. افراسیاب منیژه را از قصر بیرون میکند و بیژن را در چاه میافکند. رستم برای نجات او در ظاهر یک بازرگان به توران میرود و بیژن و منیژه را نجات داده به ایران می آورد و درد و رنجی که تحمل کردند را التیام می بخشد. خواندن شاهنامه، خودباوری به توان ایران، دیدن قهرمانان ایرانی که دست برتر را در مبارزه با ظلم و متجاوزران به خاک ایران را داشته اند و احساس غرور ملی را در مخاطب بیدار میکند و زیر بنای اصیل، علاقه به وطن، دفاع از آن در آنها شکل میدهد.نمونه ای به آنها ارائه میدهد که به جای تقلید از قهرمانان اسطورهای سایر کشورها، آنچه خود دارند را دریابند. تصاویر کتاب به فهم بهتر قصه کمک میکند و قصه به درد کار اجرای نقالی و نمایش در مدارس می خورد. متن کتاب ساده و قابل فهم است و به داستانی از شاهنامه پرداخته شده است که کمتر شنیده شده است. در ابتدای داستان بیژن به تحریک گرگین( کسی که برای کمک به بیژن در مبارزه با گرازان همراه او شده است ) به قصر و محل تجمع منیژه دختر افراسیاب نزدیک میشود چند روز در آنجا مشغول عیش و نوش می گردد. سپس منیژه او را به قصر خود میبرد و در انجا نیز پنهان از افراسیاب در کنار منیژه می ماند. اگر این بخش ها در نقالی گفته نمیشد یا خیلی ساده از روی آن عبور میشد، بهتر بود. بیان عبارات شرکت در بزم و جشن و خوردن و نوشیدن به حدی که چند شبانه روز بیژن از خود بیخود شود، مناسب نوجوانان نیست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.