یادداشت بتول فته پور

        کتاب «در شب داعش» برام تجربه‌ای نسبتاً متفاوت بود. موضوع کتاب، یعنی روایت زندگی مردم در دوران سلطه داعش، جذاب و مهمه. مخصوصاً چون این مسائل واقعی‌ان و اثر مستقیمی روی زندگی آدم‌ها گذاشتن. نویسنده سعی کرده با نثری ساده و روان، داستان‌هایی از دل تاریکی و ترس رو به تصویر بکشه و واقعیت‌هایی رو بگه که خیلی‌ها شاید نشنیده باشن.

از نظر من، یکی از نقاط قوت کتاب اینه که تونسته فضای رعب‌آور و خفقان‌آلود دوران داعش رو به‌خوبی منتقل کنه. آدم حس می‌کنه همراه شخصیت‌ها داره از خیابون‌هایی رد می‌شه که پر از ناامنیه یا شب‌هایی رو تجربه می‌کنه که هر لحظه ممکنه با یه اتفاق دردناک به پایان برسه. نویسنده با استفاده از خاطرات و مشاهدات مستقیم، تونسته بخشی از درد مردم رو نشون بده و یادمون بندازه که امنیت، نعمتیه که همیشه نبوده.

اما در کنار این نکات مثبت، به نظرم کتاب نقاط ضعفی هم داشت. یکی از چیزهایی که باعث شد کتاب خیلی من رو درگیر نکنه، یکنواختی بعضی روایت‌ها بود. گاهی احساس می‌کردم تو بعضی بخش‌ها اطلاعات تکراریه یا زاویه دیدها اون‌قدر متفاوت نیستن که هر فصل برام تازگی داشته باشه. همچنین، شخصیت‌پردازی در بعضی موارد سطحی بود و من نتونستم به بعضی از شخصیت‌ها اون‌طور که باید نزدیک بشم یا باهاشون هم‌دلی کنم.

در مجموع، از نظر من «در شب داعش» کتابی متوسط بود؛ نه خیلی قوی که آدم رو تا مدت‌ها درگیر خودش کنه، و نه ضعیف که خوندنش اتلاف وقت باشه. ارزشش رو داشت که بخونم، چون باعث شد بیشتر درباره رنج‌هایی که مردم بی‌گناه تو اون شرایط کشیدن فکر کنم، اما انتظار داشتم عمیق‌تر و چندلایه‌تر باشه. به‌نظرم اگر نویسنده کمی بیشتر روی ساختار داستان‌ها و تنوع لحن کار می‌کرد، کتاب می‌تونست اثرگذاری بیشتری داشته باشه.
      
10

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.