یادداشت dream.m
1404/4/22
این کتاب رو که تمام کردم، دیشب، با خودم عهد کردم اگر کابوس دیدم اون رو بعنوان ریویوو اینجا بنویسم. اما دیشب یک خواب عجیب و خوبی دیدم و خب ریویوو در کار نیست. البته اگر بخوام روراست باشم، حوصله ندارم ریویوو بنویسم. آنقدر هم ریویوو های خوب روی این کتاب نوشته شده که من چی بنویسم بهتر از اون ها باشه؟ پس بیخیال... در پایان فقط اشاره میکنم که بابابزرگ مامان من یه داستان خیلی ترسناک واقعی از ملاقات با جن ها داره که سینه به سینه منتقل شده و منم ازش باخبرم. اما نگهش میدارم برای خودم :)) آه، یه چیز دیگه. من نمیدونستم همه جن ها با بسم الله گفتن ناپدید نمیشن و فقط جن های مسلمون با بسم الله غیب میشن. خدا کنه هیچکس گیر جن آتئیست نیوفته. یه نصیحت هم دارم. شبا توی تاریکی اگر صدای کسی رو شنیدید که اسمتون رو صدا می کرد، جوابشو ندید و سعی کنید تمام بدنتون رو زیر پتو قایم کنید. چون شیاطین از پتو میترسن.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.