یادداشت محمدمهدی حیدری

        به‌نامِ خدای خمینی‌آفرین!

اگر هر دهه را یک نسل حساب کنیم، من می‌شوم نسل چهارم انقلاب. نسل چهارم انقلابی که خمینی اول در دل‌ها و بعد در خیابان‌ها به پا کرد. این را گفتم که بگویم فاصله‌ی زمانی من تا او کم نیست ـ از فاصله‌های معنوی و شخصیتی و... که بگذریم..._ اما باوجود این فاصله‌ی زمانی، هرچه بیش‌تر می‌گذرد و کامل‌تر می‌شوم، بیش‌تر شیفته‌ی شخصیت این انسان عجیب می‌شوم و هرچه بیش‌تر از او می‌خوانم و می‌دانم، فاصلهٔ نجومیِ خودم با او را بیش‌تر درک می‌کنم!

دیروز، سی‌وششمین سالگشتِ رحلتِ این بزرگمرد بود. بنابر دلیلی نتوانستم بروم مرقد مطهرش. به سرم زد منی که انقدر ادعای شناخت که نه، اما لااقل ادعای عشق به امام را دارم، چطور تا به حال یکبار به طور کامل وصیتنامه‌اش را نخوانده‌ام؟!
این شد که نشستم پای حرف‌های این پیرِ مرادِ گرم‌وسرد‌ِ روزگار چشیدهٔ جفادیدهٔ مقتدر...
حرف‌ها از عمق جان برمی‌آمد و لاجرم بر عمق جان نیز می‌نشست. از قرآن و عترت می‌گفت... از باور به اعتلای کلمهٔ توحید در عالم... از رنج‌هایی که چشیده بود و چشیده بودیم... از غصه‌ها و خون‌دل‌ها... از دغدغه‌ها و آرمان‌ها... از بیم‌ها و امیدها...

خلاصه اینکه بخوانید آقا.. اگر ذره‌ای نسبت به این انقلاب و این سرزمین تعلقی دارید، لازم است که این وصیت و سفارش را نصب العین فعالیت هامان قرار دهیم.

والسلام.
«رضوان خدا بر روح خدا»

"خدایا خدایا
تا انقلاب مهدی
از نهضت خمینی محافظت بفرما.
      
152

19

(0/1000)

نظرات

آشیخ دکتر

آشیخ دکتر

3 روز پیش

سلام خدا بر روح الله
که پس از رفتنش نیز چراغ راه هدایت ماند... 

2