یادداشت پیمان قیصری
1403/3/15
جوانی که به علت درگیری با صاحب کار قبلی سرگردان در خیابانها و جادهها به دنبال کار میگرده به جایی میرسه که شغل خانوادگی همه کار کردن در معدنه. هرچند امیدی نداره اما تلاشش رو میکنه تا کاری در معدن پیدا کنه. از اینجا تا حدود یک سوم کتاب به زندگی سخت کارگران معدن پرداخته تا جایی که شما به راحتی میتونید رنج و سختی اونها رو درک کنید، کارگرانی که از نوجوانی در معدن تلاش میکنند تا وقتی که از کارافتاده میشن و با این همه کار تنها چیزی که عایدشون میشه یک نان بخور و نمیره. اون جوان که اسمش اتیین هست این رنج و سختی و ظلمی که صاحبان معدن به این کارگران میکنند رو تحمل نمیکنه و بذر اعتراض رو در دل این کارگران میکاره و اونها رو به اعتصاب وادار میکنه و ... رنج و سختی این کتاب خیلی ملموسه و مهم نیست شما کارگر باشید تا درکش کنید، فقط کافیه از طرف یک نیروی قدرتمندتر مورد ظلم واقع شده باشید و برای همینه که در کشور ما این کتاب خیلی مورد استقبال قرار گرفته. روند داستان رو دوست داشتم، دید نویسنده با توجه به سال نوشته شدن کتاب برام جالب بود و آنچنان یک طرفه نبود، با نتایجی که احتمالاً امیل زولا با توجه به سبک نوشتارش در کل کتابهاش میخواسته بهش برسه خیلی موافق نیستم اما به نظرم این کتاب باید خونده بشه.ه
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.