یادداشت آشیخ دکتر
6 روز پیش
کتاب را به مانند بسیاری دیگر از کتب کتابخانهام از فروشگاههای مجازی فروش کتاب دست دوم خریداری کردم و به جهت عنوان جذابش زودتر از سایر کتب آن را به مطالعه نشستم. ولی چه حیف که با این کار عمر گران مایه خویش را تباه ساخته و کوششی بلیغ را به زبالهدان ریختم. کتاب برآمده از موج گسترده سیاسی-اجتماعی-فرهنگی سالهای ابتدایی دهه ۷۰ و معاصر دوره وزارت آقای خاتمی است. به نظرم اشاره به همین موارد خواننده این سطور را به محتوای احتمالی کتاب آگاه میکند. آقای پرهام که تحصیل کرده فرانسه است و از قضا در این سرزمین هم میزید، در ایام آشفته پس از جنگ از راه میرسد و به این نتیجه میرسد شاید بد نباشد در اثر جاودان جناب فردوسی غوری کند و نسخهای برای مردمان این سرزمین بپیچد و از میان آن توصیه به سکولاریسم را بیرون بکشد و با آوردن مثالهای خاص از رفتار رستم و تفاسیر خویش، ماکیاولیسم را به ناف جناب فردوسی ببندد و از این رهگذر نظر سیاسی خود را به خورد مخاطب دهد. نویسنده عزیز داستان، آنچنان که از نوشتههایش در این کتاب برمیآید، بلاشک مصداق عینی روشنفکر در کلام جناب عبدالکریمی است. لازم به ذکر است که او به بیان نظراتش در لفافه اکتفا نمیکند و سطوری چند از اثر خود را به پرداختن مستقیم به سکولاریسم و ماکیاولیسم و تعریف و تمجید از آن و زیر سوال بردن وضع موجود آن روز اختصاص میدهد و اخلاق فردی و شریعت را مزاحم امر شهریاری میپندارد و تعطیل آنها را خواستار است. در واقع جدا از جزئیات ادبی و زبانی اثر که نظر دادن درباره آن بر عهده ادباست، میتوان گفت نویسنده در مورد جناب فردوسی و جهان سیاست به خشت زدن مشغول بوده و در این راه از علی داستان من او موفقتر عمل کرده است و تمام هم خود را به لجنمال کردن دنیای سیاست با نظریات اینچنین اختصاص داده است. خلاصه آنکه حیف وقت، حیف جوهر و حیف درخت...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.