بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت محمد مقدسی

                رابرت مک‌کی در فصل ساختار و شخصیت ِ کتاب همچنان درخشانش، داستان، به رابطه دینامیک شخصیت و پیرنگ می‌پردازد و این دو را آینه تمام نمای یکدیگر می‌داند، به عبارت دیگر عمق شخصیت را نمی‌توان بیان کرد مگر از طریق ساختار داستان و ساختار روند تصمیماتی است که شخصیت می‌گیرد و آثاری می‌توانند قدرتمند و ماندگار باشند که بتوانند بین این دو تناسب و هماهنگی ایجاد کنند.
رمان فارسی همیشه از این موضوع رنج برده‌ که نتوانسته بین این دو تعادل ایجاد کند، معمولاً شخصیت‌هایی داریم که در فقدان پیرنگ، عمق نمی‌یابند و تبدیل به تیپ می‌شوند و از فرط تکرار کاملاً پیش بینی پذیرند، از سوی دیگر تأکید بر پیرنگ سبب می‌شود با آثاری مواجهه باشیم که بیشتر بیان روند حوادث‌اند تا عمیق شدن و شخصیت سازی، معدود آثاری تلاش می‌کنند که این چرخه را بشکنند و طرحی نو دراندازند. رمان گلف روی باروت برای روایت‌اش به هر دو توجه دارد. شخصیت می‌سازد و با در انداختن او در داستانی تو در تو و معمایی، فشار را بر قهرمان داستانش آن‌قدر زیاد می‌کند تا قهرمان تصمیم به تغییر بگیرد و این تغییر درست جایی است که رمان را از باقی داستان‌های فارسی زمانه ما جدا می‌کند. داستان در واقع با کلیشه زن روشنفکر تنهای ایرانی شروع می‌شود که نه در خانواده نه در جامعه پاسخی نیافته‌است، اگر بگردید سالانه چندین صد صفحه در رثای این تنهایی نوشته می‌شود اما به همان سرعتی که نوشته می‌شود، فراموش می‌شود. اما گلف روی باروت این چرخه را می‌شکند و ضعف‌ها و نیازهای قهرمان‌اش را در قالب هماوردی بار حریفانی قدر به رخ می‌کشد و در طول رمان می‌کوشد تا آن‌ها را پاسخ بدهد. خواندن گلف روی باروت مرا یاد تجربه خواندن  آثار گراهام گرین و جان لوکاره انداخت، استادانی که آثارشان در مزر باریک ژانرهای جاسوسی- پلیسی و ادبی حرکت می‌کنند اما به هیچکدام باج نمی‌دهند. نتیجه، داستانی خلق می‌کردند که امکانات روایی هر دو ژانر را ارتقا می‌داد.
رمان گلف روی باروت در ادبیات گلخانه‌ای و برای مخاطب محدود نوشته نشده‌است. درباره چیزهایی است که هر روز با آن سر و کار داریم، مافیا، فساد، تحریم و سایه جنگ و تهدید که دست از سر این کشور بر نمی‌دارد و در عین حال که داستان ِ شخصی است برای انسان ایرانی جهان شمول است. جنبه خوب دیگر رمان این مشخص بودن مرز وطن و نگاه نویسنده به این مقولات است که مانند رفقای انقلابی گل درشت نیست، بلکه در زیر متن و روان در طول رمان رنگ آمیزی شده‌اند.
البته من نسخه انتشارات نگاه را خواندم که اصلا صفحه آرایی درست و درمانی نداشت اما مطمئنم دوستان نشر سده این ضعف کتاب را در چاپ‌های بعدی برطرف کرده‌اند.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.