یادداشت درسا احیا

هشت کوه
        می‌دونم که بعد از صحبت درباره کتاب توی «کلبه» باید بیام و این نوشته رو تکمیل کنم؛ چون قطعا خیلی بیش‌تر به عمق احساسات راوی پی می‌برم

در حال حاضر می‌تونم بگم بسیار زیاد از توصیف تنهایی عمیق راوی و بقیه کاراکترهای داستان راضی بودم؛ تا الان نمونه‌ی دیگه‌ای که از این تنهایی و انزوا خونده بودم فاصله خیلی بیش‌تری با من و جهانی که در اون واقعیت رو زندگی می‌کنم داشتن. اما این کتاب خیلی زیبا رنج جداافتادگی احساسی و از دست دادن رو بیان می‌کرد
از توصیف دقیق طبیعت هم که دیگه نگم، انگار همونجا کنار پیترو داشتم روی برف‌ها راه می‌رفتم، سرما رو توی کفش‌های خیس شده حس می‌کردم و بوی گاوها از طویله برونو میزد زیر دماغم
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.